یادداشت maedeh
1404/2/20
کتاب مکانهای عمومی مجموعهای از داستانهای کوتاه است که نادر ابراهیمی در آن، نه با لحن نرم و شاعرانه معمول ، بلکه با زبانی سرد و گاهی گزنده، به روایت انزوا، سردرگمی و کلافگی جامعه ایرانی میپردازد . فضای این کتاب، در قیاس با دیگر آثار ابراهیمی، تاریکتر و سنگینتر است؛ جایی که گرهها نه از بیرون، بلکه از درون شخصیتها میجوشند و بر زندگی آنها سایه میافکنند. در این مجموعه دیگر از عاشقانههای آرام و دلگرمکننده خبری نیست. اینبار ابراهیمی سراغ آدمهایی رفته که در دل شهر، در روابط روزمره، در هراسها و در خویش گرفتار شدهاند. شخصیتهای این داستانها – از معلمی که زیر بار فقر له میشود، تا هنرمندی که در مرز جنون با یک روزنامهنگار گفتوگو میکند، و خانوادهای که از نحسی سیزدهبدر به وحشت افتادهاند – همگی بازتابی از خستگی نسلی هستند که امید در آن کمرنگ و فاصلهها عمیق شدهاند. یکی از هوشمندانهترین وجوه این مجموعه، خلق گفتگوهاییست که میان مرز معنا و بیربطی حرکت میکنند، مانند گفتوگوهای یکی از شخصیت های کتاب"نادم" که گویی در خلأ معنا و واژهها دستوپا میزند و همین بیقراری ذهنی، توجه خواننده را دوچندان میطلبد. داستانهایی چون مهمانی خستهکننده با میزبانانی تصنعی، روایتهایی هستند از بیحوصلگی نادر نسبت به ظاهرگرایی و سطحینگری روابط شهری که با ظرافت شاعرانهاش در تضاد قرار میگیرند. فارغ از تمامی نقاط قوت و ضعف، این کتاب برای من چندان دلچسب نبود؛ چرا که بهطور کلی علاقهای به قالب داستان کوتاه ندارم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.