یادداشت ماری
1404/4/4
داستان درباره زندگی یک دادستان و حقوق دان موفق بود که در اواخر داستان روند بیماریش شدت میگیره و مرگ رو به چشم میبینه. ایوان ایلیچ برای من شخصیت عجیب و سیری ناپذیری داشت.کم پیش میومد از چیزی راضی باشه. تنها دلگرمی و نقطه قوت زندگیش شغل و اعتبارش بود که با عود بیماریش؛اونم به حاشیه میره و حالش از همیشه بدتر میشه. در انتها فکرمیکنه شاید من زندگی خوبی نداشتم و خیلی از تصمیماتم اشتباه بوده که مرگ برام عذاب آوره ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.