یادداشت محمد میرشاهی

        فریدالدین عطار نیشابوری (۵۴۰–۶۱۸ ه.ق) از بزرگترین شاعران عارفِ فارسی زبان و از چهره‌های برجستهٔ ادبیات صوفیانه است. دیوان او مجموعه‌ای از غزلیات، قصاید، رباعیات و سایر قالبهای شعری است که مفاهیم عرفانی، اخلاقی و فلسفی را با زبانی نمادین و عمیق بیان میکند. در تحلیل دیوان عطار میتوان به چند محور اصلی اشاره کرد:

### ۱. **محتوا و درونمایه‌های عرفانی**  
- **عشق الهی و سیروسلوک**: عطار در دیوان خود، عشق را به عنوان محور اصلی سفر روحانی انسان به سوی خداوند مطرح میکند. او عشق مجازی را پله‌ای برای رسیدن به عشق حقیقی میداند.  
- **رهایی از خودپرستی**: مفاهیمی مانند فنا (نابودی نفس) و بقا (رسیدن به جاودانگی الهی) در اشعار او بارها تکرار میشوند.  
- **نقد دنیا و مادیات**: عطار دنیا را فریبنده و گذرا میداند و انسانها را به بازگشت به اصل خویش (خدا) فرامیخواند.  

### ۲. **سبک و زبان شعری**  
- **سادگی و روانی**: اشعار عطار در مقایسه با شاعران پیچیدهگوی بعدی (مانند مولوی یا حافظ)، زبانی ساده و بی پیرایه دارد، اما در عین سادگی، سرشار از معانی چندلایه است.  
- **نمادپردازی**: استفاده از نمادهایی مانند **شمع** (سوزش عاشقانه)، **پروانه** (ایثار در راه عشق)، و **سیمرغ** (حقیقت نهایی) که بعدها در مثنویهایش (مانند منطق‌الطیر) به اوج میرسد.  
- **تکیه بر حکایتهای کوتاه**: در برخی اشعار، از داستانهای تمثیلی کوتاه برای انتقال مفاهیم عرفانی استفاده میکند.  

### ۳. **تفاوت با دیگر آثار عطار**  
دیوان عطار در مقایسه با مثنویهای او (مانند **منطق‌الطیر**، **الهی‌نامه** و **مصیبت‌نامه**) کمتر شناخته شده است، اما از چند جهت حائز اهمیت است:  
- **غزلیات عاشقانه-عارفانه**: عطار در غزلیات خود، تلفیقی از عشق زمینی و آسمانی را ارائه میدهد که پیش درآمدی بر غزلهای مولاناست.  
- **رباعیات پُرمعنی**: رباعیات او گاه از نظر عمق فلسفی با رباعیات خیام و عمر خیام رقابت میکند.  

### ۴. **جایگاه در ادبیات صوفیانه**  
عطار حلقهٔ واسط بین سنایی و مولاناست. تأثیر او بر مولانا آشکار است؛ چنانکه مولانا گفته:  
*«عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی سنایی و عطار آمدیم»*.  
اشعار عطار در دیوان، مسیر تکامل عرفان نظری و عملی در ادبیات فارسی را نشان میدهد.

### ۵.**نظریات مطرح در اشعار**
عشق را در بارگاه عشق کاری نیست و در این راه می‌لنگد:
بحری‌ست عشق و عقل از او بر کناره‌یی
                                                     کار  کنارگی نبود جز نظاره‌یی
عقل کجا پی برد شیوه‌ی سودای عشق؟
                                        باز نیابی به عقل سر معمای عشق
وحدت وجودی بودن دنیا (همه اوست):
ای در درون جانم و جان از تو بی‌خبر
                             و ز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
عالم پر است از تو، غافل منم ز غفلت
                                       تو حاضری و لیکن من آن نظر ندارم
هر چه هست اوست و هر چه اوست توی
                                              او تویی و تو اوست، نیست دوی
فنای حضرت حق بودن:
تو را تا سر بود بر جا کجا داری کله داری؟
                              که شمع از بی سری یابد کلاه از نور جباری
دلی کز عشق او دیوانه گردد
                                       وجودش با عدم هم خانه گردد   

### ۶.. **نقدها و چالشها**  
- برخی منتقدان، دیوان عطار را از نظر هنری در سطح مثنویهای او نمی‌دانند و معتقدند عمق فکری او بیشتر در مثنویها ظهور یافته است.  
- بااینحال، سادگی و صداقت اشعار دیوان، آن را به متنی تأثیرگذار برای مخاطبان عام و خاص تبدیل کرده است.  

### نتیجه گیری  
دیوان عطار آیینه‌ای از سلوک عرفانی و جستجوی انسان برای یافتن حقیقت وجود است. او با ترکیب عشق، رمز و راز، و فلسفه، خواننده را به عبور از ظاهر دنیا و رسیدن به باطن هستی دعوت میکند. مطالعهٔ این دیوان نه تنها برای شناخت عرفان ایرانی، بلکه برای درک تأثیر شگرف عطار بر ادبیات جهان ضروری  است.
      
8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.