**موضوع اصلی کتاب:**
جولی اسکات میثمی در کتاب "تاریخنگاری فارسی" به بررسی جایگاه متون تاریخی فارسی در دوران سامانیان، غزنویان و سلجوقیان (قرن ۴ تا ۶ هجری) میپردازد. او استدلال میکند که مورخان این دوره صرفاً به ثبت وقایع علاقهمند نبودند، بلکه هدفشان ارائه **روایتی معنادار** از تاریخ با استفاده از سبکهای ادبی و بازتاب ارزشهای فرهنگی-سیاسی عصر خود بود .
### **ویژگیهای محوری کتاب**
1. **تمایز تاریخنویسی و تاریخنگاری:**
- میثمی تأکید دارد که متون تاریخی فارسی، **آثار ادبیِ دارای پیام** هستند، نه صرفاً اسناد واقعنگر. برای مثال، تحلیل او از "تاریخ بیهقی" نشان میدهد که بیهقی از روایتهای تاریخی برای انتقال مفاهیم اخلاقی و سیاسی استفاده میکند .
- اما منتقدانی مانند **دکتر حسن حضرتی** استدلال میکنند که کتاب به جای تمرکز بر "تاریخنگاری" (به مثابه یک علم با مبانی نظری)، صرفاً به "تاریخنویسی" (قالبهای شکلی و سبکی) پرداخته است. به نظر او، کتاب در تبیین جایگاه **دانش تاریخ** در تمدن ایرانی ناتوان است .
2. **انتخاب عنوان کتاب ("فارسی" vs "ایرانی"):**
- **محمد دهقانی** (مترجم کتاب) توضیح میدهد که عنوان "تاریخنگاری فارسی" بهجای "ایرانی" انتخاب شد، زیرا کتاب بر نقش **زبان فارسی** بهعنوان محور هویتساز تأکید دارد، نه بر هویت ملی ایران. این رویکرد، تاریخنگاری فارسی را در تقابل با تاریخنگاری عربی قرار میدهد .
- حضرتی این انتخاب را مسئلهدار میداند و معتقد است نویسنده به درستی توضیح نمیدهد که آیا تاریخنگاری فارسی صرفاً به زبان اشاره دارد یا شامل مؤلفههای فرهنگی و سیاسی نیز میشود .
3. **تمرکز بر گزارش منابع تاریخی:**
- حدود نیمی از کتاب به معرفی منابعی مانند "تاریخ بیهقی"، "سیاستنامه" و "زینالاخبار" اختصاص دارد. دهقانی دفاع میکند که این بخش برای **خوانندگان غیرمتخصص** (مانند خودش) مفید است، اما حضرتی آن را "تکرار مکررات" برای پژوهشگران آشنا با متون کلیدی میداند .
- میثمی در فصل "تاریخ به مثابه ادبیات" (ذکر شده در منابع دیگر) میکوشد نشان دهد که تحلیل سبکی متون تاریخی، معانی پنهان آنها را آشکار میسازد. برای نمونه، کاربرد آیات قرآن (مانند آیه ۳۴ سوره نمل) در متون تاریخی برای **مشروعیتبخشی** به اقدامات حکمرانان استفاده میشده است .
4. **نقش ترجمه و تصحیح انتقادی:**
- دهقانی در ترجمه فارسی کتاب، فراتر از برگردان صرف رفته و حدود **۱۰۰ خطای تاریخی** را در پاورقیها تصحیح کرده است. همچنین ارجاعات غیرمستقیم نویسنده به منابع را به متون اصلی ارجاع داده است. این ویژگی باعث شده حتی منتقدانی مانند حضرتی مطالعه ترجمه را به متن اصلی ترجیح دهند .
### **نقدهای کلانی به کتاب**
- **ضعف در مبانی نظری:**
میثمی هرگز به پرسشهای بنیادین مانند "انگیزه مورخان از نگارش تاریخ" یا "تعریف تاریخنگاری فارسی" پاسخ روشن نمیدهد. حضرتی خاطرنشان میکند که کتاب فاقد **چارچوب تئوریک** برای تبیین مدعای اصلی خود (معناسازی روایی) است .
- **غفلت از تحولات پس از سلجوقیان:**
اگرچه کتاب به سامانیان تا سلجوقیان محدود شده، اما منابع دیگر (مانند تحلیلهای **چارلز ملویل**) نشان میدهند که اوج تاریخنگاری فارسی در دورههای ایلخانی و تیموری با آثاری مانند "جامعالتواریخ" رخ داد. این تحولات در کتاب میثمی نادیده گرفته شدهاند .
- **ایرادهای روششناختی:**
سید ابوالفضل رضوی در نقد خود اشاره میکند که میثمی **مرز بین تاریخ و تاریخنگاری** را مبهم میگذارد. تاریخنگاری باید به روشها، انگیزهها و تأثیرات اجتماعیِ نگارش تاریخ بپردازد، حال آنکه کتاب بیشتر به توصیف متون تاریخی میپردازد .
### **جایگاه کتاب در پژوهشهای تاریخنگاری**
- **تأثیر بر مطالعات شرقشناسی:**
کتاب میثمی یکی از نخستین پژوهشهای غربیان درباره تاریخنگاری فارسی است که نشان میدهد مستشرقانی مانند "الیوت" و "داوسن" برای نوشتن تاریخ هند از متون فارسی استفاده میکردند .
- **زمینهسازی برای نقد سنت تاریخنگاری ایرانی:**
کتاب با آشکار کردن **غیاب فلسفه تاریخ** در سنت ایرانی (به تعبیر دهقانی: "ذهن ایرانی بین افسانه و تاریخ فرق نمیگذاشت")، نقاط ضعف تاریخنگاری معاصر ایران را نیز برجسته میکند: تمرکز بر سندپردازی بهجای تأمل نظری و وابستگی به الگوهای غربی .
### **جمعبندی: نقاط قوت و محدودیتها**
| **نقاط قوت** **محدودیتها**
| 🔸 تحلیل نوآورانه از کارکرد ادبی متون تاریخی | 🔹 عدم تبیین چارچوب نظری "تاریخنگاری فارسی" |
| 🔸 معرفی منابع کلیدی به مخاطبان غربی | 🔹 تمرکز بیشازحد بر گزارش منابع (نه تحلیل) |
| 🔸 ترجمه انتقادی با تصحیح خطاها | 🔹 نادیده گرفتن تحولات پس از سلجوقیان |
**نتیجهگیری نهایی:**
کتاب میثمی با وجود نقدهای واردشده، بهدلیل **گشودن افقهای جدید پژوهشی** درباره نقش زبان فارسی در شکلدهی به روایت تاریخی، اثری پیشگام محسوب میشود. ترجمه انتقادی دهقانی نیز ارزش مضاعفی به آن بخشیده است. با این حال، این کتاب باید همراه با پژوهشهای مکمل (مانند آثار **ملویل** درباره دوره تیموری یا **رضوی** درباره نقد روششناختی ) مطالعه شود تا تصویر کاملی از تاریخنگاری فارسی به دست دهد.