یادداشت

شهر خرس
        " شهر خرس" داستان شهریه که زندگی تک تک افراد آن با هاکی گره خورده و همه ی افراد آرزوی قهرمان شدن تیم هاکی شهرشان را دارند. تیم قرار است در مسابقات کشوری شرکت کند تا بعد از پیروزی جمعیت کثیری از سرمایه گذاران را به شهر خود بکشاند. همه چیز خیلی عالی پیش میرود تا اینکه در یک قدمی قهرمانی اتفاقی رخ میدهد که اوضاع بهم میریزد و شهر به دو دسته تقسیم میشود.
اول از همه بگم که این کتاب محدودیت سنی ندارد و برای هر گروه سنی‌ای مناسب است.
شهر خرس داستان عشق و فداکاری‌هاست. کتاب شخصیت‌های زیادی داشت که به خاطر سپردن اسم تک تکشان در ابتدا شاید برای شما دشوار باشد چون برای من‌هم بود.
از سانسور کتاب هم ترجیح میدم حرف نزنم که تقریبا داشت باعث میشد از کتاب زده بشم اما خب نویسنده همه چیز رو تو مشتش گرفته بود و مانع این اتفاق شد.
فردریک بکمن با موضوعات پیش پا افتاده داستان هایی را خلق میکند که خواننده از خواندن آن دهانش باز میماند. قلم خارق العاده‌اش باعث میشه با تک تک شخصیت‌های کتاب زندگی کنی که این موضوع، به پایان رسیدن و جدا شدن از کتاب را برای شما سخت میکند.
مردم بیورن‌استاد و مردمی که از پشت صفحات کتاب عضوی از بیورن‌استاد شدند هیچگاه لبخند چشمان همیشه غمگین بنی را فراموش نخواهند کرد.
در آخر اگر این کتاب را خواندید و از آن لذت بردید پیشنهاد میکنم کتاب‌های دیگر این نویسنده را نیز بخوانید. مخصوصا کتاب مردی به نام اوه که کتاب موردعلاقه ی من است.
      
5

48

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.