یادداشت علی حاجیاکبری
1403/3/14
4.0
1
یکی از اوّلین نکاتی که پیرامون این کتاب توجّه را به خود جلب میکند، اسم یکی از دو نویسندهی آن است؛ دیوید هاکنی بیش از اینکه اهل نظر در هنر باشد، اهل عمل است؛ یعنی بیش از اینکه نویسنده باشد نقّاش است؛ بیش از اینکه بنویسد، دربارهاش نوشتهاند؛ او خودش جزیی از تاریخ هنر معاصر و از معدود افراد زنده و فعّالی است که هنر مدرن قرن بیستم را با اکنون پیوند میدهد. در این کتاب هاکنی و همکارِ مورّخش روی مفهومی بهنام تصویر تمرکز کردهاند، که نسبت به نقّاشی دایرهی گستردهتری را دربر میگیرد؛ مثلاً کاربردهای خبری، علمی و... دارد. آنها سیر تحوّلات و تطوّرات تصویر را بهموازات تاریخِ تکنولوژیهای مرتبط با اُپتیک و دستگاههای نوری و هرچه به دیدار مربوط است، ترسیم میکنند. طوری این کار را انجام میدهند که بسیاری از تصوّرات پیشین و قالبهای ذهنیمان را نسبت به هنرمندان نابغه و آفرینشهای هنریشان میشکنند؛ زیرا بیش از آنکه موفّقیّتها و دستآوردهایشان را به نبوغ و مهارت نسبت دهند، به تکنولوژیهایی نسبت میدهند که دراختیار میگرفتند؛ مثلاً هنرمندی میتوانست تصویر بهتری خلق کند، که عدسی شفّافتری داشت. ایشان سیر یادشده را به روزگار ما میرسانند و تکنولوژیهای یادشده و نرمافزارهایی مانند فتوشاپ را به هم ربط میدهند. دیوید هاکنی شخصیّت انعطافپذیری دارد. با وجود سنّ بالایش میکوشد خود را بهروز نگه دارد؛ بهعنوان نمونه، یک نفر را استخدام کرده تا او را از آخرین نرمافزارها و تکنولوژیهای مرتبط با خلق و ایجاد تصاویر آگاه کند. با این وصف احتمالاً الآن دارد از موتورهای گوناگون هوش مصنوعی برای خلق تصاویر استفاده میکند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.