یادداشت زینب روحانی

چتری با پروانه  های سفید
        دو ساعت مانده به سال نو. اردلان در سلمانی منتظر است  تا موهایش را کوتاه کند، آتوسا منتظر است تا شیرین خانم لباس عیدی را به او بدهد، علی و مریم منتظرند تا گل هایشان را بفروشند و به خانه بروند، شیرین خانم و همسرش می‌خواهند سر خاک فرزندشان بروند، ولی فقط دو ساعت تا سال نو مانده. آیا مشکلاتشان حل میشود؟
تمام احساسات را با داستانی جالب و واقعی به ما نشان میدهد. 
در داستان شخصیت ها ناامید نمی شوند ولی نگرانند .
موقع خواندن کتاب احساسات شخصیت ها  را درک میکنی، انگار خودت تجربه میکنی.
درکل کتاب بسیار خوبی است.

      
1

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.