یادداشت پیمان قیصری

                اوه پیرمردی که از جوانی خیلی شبیه به بقیه نبود و زیاد با آدم‌ها دمخور نمیشد. شیفته‌ی پدرش بود و از وقتی اون رو از دست داده بود رنگ از زندگیش رفته بود تا اینکه سونیا رو دید و دوباره رنگ به زندگیش برگشت. جوری عاشق همسرش بود که به نظرش قبل از اون زندگی نکرده بود و حالا که چند ماهی از فوت همسرش میگذره، به نظرش بعد اون هم زندگی نکرده. حالا پیرمردی عبوس و بداخلاقه که کارش رو از دست داده و هر روز صبح بلند میشه یه سری کارهای روتین انجام میده و تلاش می‌کنه پیش همسرش سونیا بره، اما همسایه‌ها و مخصوصاً همسایه‌ی جدیدش پروانه که ایرانیه و همسر و بچه‌هاش ناخودآگاه جلوی این کار رو میگیرند و کم‌کم دید اوه تغییر می‌کنه. خیلی داستان روان و ساده‌ایه که در چهل فصل روایت شده و اصلا خسته کننده نیست برعکس جذابه. دو تا فیلم از این کتاب ساخته شده یکی سال ۲۰۱۵ و یکی سال ۲۰۲۲ که فیلم اول بیشتر به رمان وفادار بوده اما به نظر من فیلم دوم با بازی تام هنکس بهتره و از دیدنش لذت بردم مثل کتاب.ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.