یادداشت

بی خانمان
        هکتور مالو در این رمان گویی مدام از لبان شخصیت های اصلی آیات کریمه «فان مع العسر یسرا» و «ان مع العسر یسرا» را تلاوت میکند. (۵ و ۶ سوره مبارکه الشرح)

خواندن «بی خانمان» هکتور مالو و رمان هایی نظیر آن که رنج های آدمیان را برای ما به تصویر میکشند به منظور ورزیدن عواطف و احساسات برای انسان مدرن درگیر روزمرگی کاملا ضروری است.

شاید بشود گفت که پرداخت مختصر به برخی شخصیت ها در برخی برهه های داستان و عدم شرح بیشتر و افزودن جزئیات در بخشه ای دیگر میتواند اشخاص دمدمی و ایرادگیر دارای حس نقد را به اعتراض وادارد. اما فارق از این «بی خانمان» هکتور مالو یک داستان درگیر کننده، پر از تعلیق، لحظات غم و شادی و لذت بخش به شمار میرود.
.
.
.
...Spoil... 
اگر نمیتوانید فاش شدن حتی مقداری از داستان را تحمل کنید و مایلید داستان برایتان باکره بماند ادامه را نخوانید.
.
.
.
شما در بی خانمان با زندگی کودکی انگلیسی مواجه میشوید که سراسر رنج و ماجراهای دلهره آور و پر تعلیق اما در عین حال جذاب و پرکشش است که نهایت آن به سرانجامی مطلوب ختم میشود. داستان بارها خوش قلبی، تلاش و ناامید نشدن شخصیت اصلی را به انحاء گوناگون به خواننده می نمایاند. طوری که در انتها به شکلی کاملا بدیهی عامل اصلی سعادتمندی و نیکبختی او ناشی از همین عوامل دانسته میشود. 
برخی قسمت های رمان نظیر دیدار با خانم میلیگان برای اولین بار امکان پیشبینی برخی رازها و مکنونات داستان را فراهم میکند. اما به نظرم این امر به هیچ عنوان از جذابیت و کشش آن فرو نمیکاهد. درست است که در انتها شخصیت اصلی و دوستش به زندگی خوش و پایان مطلوب خود میرسند اما نظر به تمام رنج ها و سختی هایی که کشیده اند خواننده این را تماما حق آن ها میداند.
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.