یادداشت علی طایفه
1401/3/18
4.4
6
هکتور مالو در این رمان گویی مدام از لبان شخصیت های اصلی آیات کریمه «فان مع العسر یسرا» و «ان مع العسر یسرا» را تلاوت میکند. (۵ و ۶ سوره مبارکه الشرح) خواندن «بی خانمان» هکتور مالو و رمان هایی نظیر آن که رنج های آدمیان را برای ما به تصویر میکشند به منظور ورزیدن عواطف و احساسات برای انسان مدرن درگیر روزمرگی کاملا ضروری است. شاید بشود گفت که پرداخت مختصر به برخی شخصیت ها در برخی برهه های داستان و عدم شرح بیشتر و افزودن جزئیات در بخشه ای دیگر میتواند اشخاص دمدمی و ایرادگیر دارای حس نقد را به اعتراض وادارد. اما فارق از این «بی خانمان» هکتور مالو یک داستان درگیر کننده، پر از تعلیق، لحظات غم و شادی و لذت بخش به شمار میرود. . . . ...Spoil... اگر نمیتوانید فاش شدن حتی مقداری از داستان را تحمل کنید و مایلید داستان برایتان باکره بماند ادامه را نخوانید. . . . شما در بی خانمان با زندگی کودکی انگلیسی مواجه میشوید که سراسر رنج و ماجراهای دلهره آور و پر تعلیق اما در عین حال جذاب و پرکشش است که نهایت آن به سرانجامی مطلوب ختم میشود. داستان بارها خوش قلبی، تلاش و ناامید نشدن شخصیت اصلی را به انحاء گوناگون به خواننده می نمایاند. طوری که در انتها به شکلی کاملا بدیهی عامل اصلی سعادتمندی و نیکبختی او ناشی از همین عوامل دانسته میشود. برخی قسمت های رمان نظیر دیدار با خانم میلیگان برای اولین بار امکان پیشبینی برخی رازها و مکنونات داستان را فراهم میکند. اما به نظرم این امر به هیچ عنوان از جذابیت و کشش آن فرو نمیکاهد. درست است که در انتها شخصیت اصلی و دوستش به زندگی خوش و پایان مطلوب خود میرسند اما نظر به تمام رنج ها و سختی هایی که کشیده اند خواننده این را تماما حق آن ها میداند.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.