یادداشت Yasesefid_135
1402/10/8
هر جراحتی داستانی دارد زنها خوب بلدند از جای زخمها و ترمیمها قصه بگویند. باغهای معلق روایت هفت زن از زندگی است. شاید همانطور که روی جلد کتاب نوشته شده است شما هم فکر کنید که این هفت زن سوری قرار است از نزدیک چهار سال محاصره نبل برایتان بگویند. اما نه، به نظر من این هفت زن میخواهند به بهانه محاصره شهرشان، از زندگی بنویسند. تصادف بود یا تقدیر، در روزهایی که همه جهان در حال مبارزه با کرونا بود، خانم عالمی مدتی با خانواده ساکن سوریه میشوند. آن روزها هنوز خون تازه از زخمهایی که بر پیکره این کشور خورده بود میچکید. اگر خوب نگاه میکردی هر خانه و خرابهای در سوریه داستانی برای روایت کردن داشت. تاکنون روایتهای مردانه زیادی از خط اول جنگ گفته و نوشته شده بود اما در همه این روایتها جای یک حقیقت بزرگ خالی است. حقیقتی که باید در پشت خط اول در لابهلای زندگی مردم عادی به دنبال آن میگشتی. اما به قول خانم عالمی حقیقت چیزی نیست که بهراحتی بتوان به آن دسترسی پیدا کرد. آنچه خیلی زود و راحت به دست ما میرسد فقط چیزی است که دیگران خواستهاند ما بهعنوان حقیقت بپذیریم. خانم عالمی برای رسیدن به یک روایت زنانه از جنگ سوریه تلاشهای زیادی میکنند. اما به خاطر شرایط امنیتی و جنگی آنجا هیچ راهی برای مصاحبه و همنشینی با مردم پیدا نمیکنند. در آخر یک ایده جذاب این گره کور را باز میکند. کلاس نویسندگی مجازی آن هم برای چند زن ساکن در شهر نبل. خواننده در این کتاب مستقیم و بدون واسطه صدای قلب هفت زن باقیمانده از یک گذشته تلخ را میشنود. زنانی که باشکوه از دل مرگ بیرون آمدهاند و با غرور رو به دنیا، زخمی اما سربلند ایستادهاند. شاید این روزها برای شما هم سؤال شده باشد که مردم غزه واقعا چه طور در آن شرایط زندگی میکنند؟ چه طور در آن شرایط وحشتناک به این ایمان فوقالعاده و درک عجیب از خدا و زندگی رسیدهاند؟ حال این روزهای زنها و بچههای فلسطینی را بهتر از هرکسی هاله، یاسمین، هنا و... درک میکنند. کسانی که خودشان نزدیک چهار سال در محاصره زندگی کردهاند. باغهای معلق داستان زندگی هفت زن مبارز است. رزمندههایی که چهار سال با ترس، ناامیدی و مرگ جنگیدهاند، خسته و شکسته اما پیروز و سربلند از این میدان ناعادلانه بیرون آمدهاند. من چاپ اول کتاب را خواندم و به نظرم نیاز به ویراستاری با دقت بیشتری داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.