یادداشت رعنا حشمتی

        ببینید، بذارید اول یه چیزی رو بگم! من به همه‌ی کتاب‌ها ۵ نمیدم! و اینکه کتاب‌هایی میخونم که دوستشون دارم، مرحمت دوستان است و شانسِ خوب من!
کناب، غم داشت داشت. خیلی....
اصلاً بدجوری...
و به این فکر می‌کردم که «آلیس» چه مترجم مناسبی داشته...
با اینکه داستان کوتاه بود، ولی خیلی خوب بود.
نکته ۲: ممکن است تمام داستان‌ها ۵ نباشند، اما کتاب برایم ۵ بود... :) :(
عصر سمت غروب : ۴.۵
منتظر ج واب من نشد:۴.۷۵
فقط وقتی خوابش می‌برد:۵
کنار جایی خالی:۵
نه،خالی نیست:۵
هفته‌ای یک روز: ۵
این برف کی آمده...: ۵(نه تنها ۵، بلکه ۶)
اگر با من‌ آمده بودی:۵
موج‌های ریزِ ریزِ نقره‌ای :۵
یک بار دیگر :۵
ردی فیروزه‌ای ته آن قیر جوشان:۵

پ.ن : اولین کتابی ‌ست که شب که میخواندمش و خواهرم چراغ را خاموش کرد دعوایمان نشد! چراکه من electronic book reading lamp دارم ؛؛) مرسی از نرگس، لیلی، خانم و توکلی و حتی حانیه(یا هانیه؟) خانمی که فقط دورادور می‌شناسمشان :}
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.