یادداشت مجید اسطیری
1402/12/19
فانوسی که قیصرامینپور از دست ژان پیاژه گرفت! به بهانه زادروز پدر روانشناسی کودک، ژان پیاژه مجید اسطیری ژان پیاژه یکی از بزرگترین چهرههای روانشناسی کودک در جهان بود. وی که در ابتدا دانشجوی زیستشناسی بود و به مشاهده جزئی و دقیق آشنا بود با به کار بستن همین شیوه در مطالعه رفتار کودکان موفق به کشف مهمترین مراحل تحول شناختی سنین مختلف کودکی شد. او سالها روی فرزندان خودش مطالعه کرد و رفتار آنها را زیر ذرهبین قرارداد و توانست تحول شگرفی در روانشناسی کودک پدید آورد. مرحوم دکتر قیصر امینپور در کتاب ارزشمند شعر و کودکی با اتکا به نظریات پیاژه در زمینه رشد شناختی شباهتهای میان ذهن کودک و شاعر را احصا و تبیین کردهاست. او در پیشگفتار کتاب شعر و کودکی مینویسد: چون تحقیق علمی و عینی در چیستی شعر دشوار است، آیا می توانیم از دستاوردهای تحقیقات علمی در مورد طرف دیگر معادله (یعنی کودکی استفاده کنیم و شعر را عینی تر بشناسیم؟ به عبارت دیگر، آیا می توانیم چراغی را که در خانه کودکی روشن شده است به وسیله آیینهای به خانه تاریک شعر بتابانیم؟ با این فرض که شعر و کودکی در خانه قرینه و همانند و همسایه دیوار به دیوارند، یا اصلا دیواری در کار نیست. البته همین جا بگوییم که اگر بپذیریم شعر نوعی بازگشت به کودکی است، به معنی این نیست که شعر چیزی نیست مگر بازگشت به کودکی. به دیگر سخن ما می کوشیم تا از این طریق بعضی از وجوه شعر را تبیین کنیم، نه همه شعر را و این نوشته، تنها به عنوان یک رویکرد یا رهیافت به شعر قلمداد می شود، نه اینکه تنها رویکرد ممکن به شعر همین باشد. و پرداختن به چرایی و چگونگی این بازگشت را به فصل دیگر وامی گذاریم. و اما چراغ خانه کودکی به دست دانشمندان و روانشناسان روشن شده است. قیصر امینپور اهمیت کار پیاژه و نقش مهم وی در ساختن چارچوبهای نظری روانشناسی کودک را چنین تشریح میکند: ژان پیاژه شاید بزرگترین روانشناس معاصر کودک باشد و حدود چهل جلد کتاب و صدها مقاله درباره راه هایی که کودک از طریق آنها یاد می گیرد که جهان را درک کند، نوشته است. پیاژه بررسی کرده است که چگونه مفاهیم مربوط به بازی، زبان، منطق، زمان، فضا و عدد در کودک تحول می یابند، و این تمام فعالیت های ذهنی است که به نام شناخت طبقه بندی شده است. پیاژه نوع مطالعه در رفتار کودکان را عوض میکند و از روشهای علوم دیگر مانند زیستشناسی بهرهمیگیرد و به پندار امینپور او در این مسیر روشی فیلسوفانه در پیش میگیرد و همانند ارسطو عمل میکند: خود پیاژه هم معتقد است که «هر پژوهش در زمینه روانشناسی علمی باید از تحول آغاز گردد. و این تشکل مکانیزم های (سازوکارهای) ذهنی کودک است که ماهیت و طرز کار آنها را در بزرگسال تبیین می کند و هدف اساسی روانشناسی کودک به نظر او تشکیل یک روش تبیینی برای روان شناسی علمی به طور کلی است.» «زیرا در علومی که از روانشناسی گسترش یافته ترند، مثلا فیزیک، زیست شناسی و... تبیین یک پدیده، قبل از هر چیز با بررسی چگونگی طرز تشکیل آن و شناخت شرایط قبلی و پی در پی این طرز تشکیل در ارتباط است.» شاید بتوان گفت کار پیاژه در کشف شيوه تفکر و تکلم کودک چیزی همانند وضع و تدوین منطق به وسیله ارسطو است. امینپور مراحل معروفی که پیاژه در رشد شناختی کودکان مطرح کردهاست را پیش میکشد و از میان ویژگیهایی که پیاژه برای هر دوره برشمردهاست (خودمیانبینی، جاندارپنداری و...) ویژگیهایی را که شاعران در نگریستن و کشف پدیدهها از آنها بهره میبرند را معرفی میکند. او سپس نمونههایی از شعر شاعران کهن و متاخر فارسی ذکر میکند که در آنها به وضوح از ویژگیهای ذهنی کودکانه برای کشف شاعرانه بهره گرفته شدهاست. همچنین برای آشنایی بیشتر مخاطبان کتاب با هر دوره و ویژگیهای خاص آن مثالهای جالبی از رفتارهای کودکانه ذکر میکند: کودک ابتدا بين «من» خود و محیط خارج تفاوت نمی گذارد و همان طوری که خودش می بیند و در می یابد، این بینش و دریافت را در مورد دیگران صادق می داند. مثلا کودک در این دوره کتاب داستان مصور را به صورت صحیح در دست میگیرد و از مادر که جلد کتاب به سوی اوست می خواهد که داستان را برایش تعریف و تفسیر کند، چه چنین می انگارد که مادر هم مانند او صفحات کتاب و عکس های آن را می بیند. همچنین اگر از کودک بپرسیم که آیا فاصله از بالا به پایین در راه رفتن، در سرازیری بیشتر است یا فاصله از پایین به بالا، خواهد گفت که از پایین به بالا. زیرا تجربه کودک چنین حکم می کند که سربالایی را مشکلتر از سرازیری طی می کند. و این نشان میدهد که هیچگونه ثباتی درباره نگهداری ذهنی در کودک وجود ندارد. خود میان بینی احتمالا قابل توجه ترین مشخصه کودک پیش عملیاتی است. او به طور دائم سؤال می کند و اصرار دارد متكلم وحده باشد. امینپور با آوردن اشعار فراوانی از سعدی و مولانا و فروغ و رویایی و ... نشان میدهد که خودمیانبینی، بازیها، خلاقیت در استفاده از زبان و کشف فضا، زمان و عدد چهار حیطه اصلی استفاده شاعران از ویژگیهای شناختی کودکان هستند. پایان کلام اینکه قیصر امینپور همانگونه که خود گفتهاست موفق میشود به خوبی نوری را که در خانه روانشناسی کودک به دستان ژان پیاژه افروخته شده به خانه شعر بتاباند و بخشی از سازوکار رمزگونه کشفهای شاعرانه را برای ما رمزگشایی کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.