یادداشت سهیل خرسند
1401/9/27
نخستین رمانی بود که از ادبیات عرب خواندم. دوستش داشتم، چون شروعی ساده و مهیج، پرداختی بدون اطناب و پایانی تکان دهنده داشت. امیر تاجالسر، پزشک است و داستان نویسنده شدنش را در مقدمهی کتاب خواندم، حتی فروش ساعت مچیاش برای چاپ یکی از رمانهایش من را به یاد فروش دار و ندار گابو برای صدسال تنهایی انداخت... قلم تاجالسر از آن دسته قلمهاییست که وقایع اجتماعی را آغشته به طنز ملایم و نه مبتذل میکند که خواننده از مطالعهی داستان خسته نشود، و هم گاه خندهای از ته دل سر دهد. شخصیتهایش زندهاند و میتوان کنارشان زندگی کرد، خلاصه همه چیز در آشی که پخته بود به اندازه بود و قطعا در آینده باز به سراغش داستانهایش خواهم شتافت. داستان کتاب مربوط به شخصی میانسال و خیالباف به نام «علی جرجار» است که در محلهای به نام «غایب» در کشور «سودان» زندگی میکند. روزی خبری میشنود که زندگی او را دستخوش تغییر بنیادین میکند و ... . اگر روزی روزگاری خواستید از ادبیات عرب چیزی بخوانید، این رمان کوچک و شیرین را پیشنهاد میکنم.
8
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.