یادداشت آریانا سلطانی
1403/10/11
. نافرمانی مدنی(Civil disobedience) نوشته هنری دیوید ثورو ترجمه غلامعلی کشانی . . در سرزمینی که حاکمیت انسانها را ستمگرانه به زندان میاندازد، طبیعی است که جای راستین انسان منصف هم در زندان باشد.(صفحه ۴۷) وظیفه انسان بنا به عادت، این نیست که خود را وقف براندازی هرگونه نادرستی، حتی بزرگترین آنها کند. وی ممکن است بازهم به درستی، مسائل دیگری برای اشتغال ذهنی یا عملی داشته باشد، اما این حداقل وظیفه اوست که از آن نادرستی دست بشوید و اگر دیگر نمیخواهد لحظه ای به آن بیندیشد، حداقل در عمل هم از نادرستی پشتیبانی نکند.(صفحه ۳۸) آنانی که در عین مخالف بودن با خصوصیات و اقدامات یک دولت، وفاداری و حمایت خود را تقدیمش میکنند، بیشک هشیارترین حامیان آن هستند، و به همین نسبت جدی ترین موانع اصلاحاتاند.(صفحه ۴۰) مفهوم #نافرمانی_مدنی اولین بار توسط هنری دیوید ثورو، شاعر، طبیعیدان و فیلسوف سیاسی، به کار گرفته شد. او در اوج دوره تاریک بردهداری در آمریکا و جنگهای داخلی و در قرن نوزدهم به تحریر مقاله ای با همین عنوان، تاثیر شگرفتی بر روند تاریخ و سیاست داشت؛ ثورو پس از زندانی شدن توسط دولت وقت به علت پرداخت نکردن مالیات، تصمیم به تحریر این مقاله گرفت. گاندی، پدر هند نوین، ثورو را آموزگار راستین خود میدانست و مبارزات مدنی خود را بر پایه همین آموزهها بنا نهاده بود. ثورو، دانش آموخته هاروراد و از دوستان امرسون، فیلسوف مطرح بود و تا آخر عمر، زندگی ساده و دور از تجمل و تزویری را در پیش گرفته بود. او اعتقاد داشت تا زمانی که دولت برای او ارزشی قائل نباشد، نمیتواند برای دولت ارزشی متقابل قائل شود. درس نافرمانی مدنی او بعدها اساسی برای تمامی درسگفتارهای مبارزات مدنی در غرب و حتی شرق شد. مبارزه مدنی برای او به دور از خشونت تعریف میشد: (نافرمانی مدنی وسیلهای برای انقلاب، به معنی براندازی نیست، بلکه ابزاری اصلاحطلبانه و محدودکننده قدرت بی حدوحصر ماشین حکومتی به منظور عادلانهتر کردن آن است. این خود انقلابی واقعیست.) او ندای وجدان و حقیقت طلبی و خردمندی را برتر از شیفتگی و یا نفرت نسبت به قانون و یا دولت میدانست. در پناه خِرد پی نوشت:تئودور ابرت، استاد دانشگاه علوم سیاسی برلین سه شاخص اساسی برای نافرمانی مدنی تبیین کرده است: خشونتپرهیزی، مسئولیت پذیری و محدودیت. ۱.اقدام متکی بر نافرمانی مدنی باید در درجه اول غیرخشنباشد. ۲.مسئولیت آن باید از طرف اقدام کنندگان چه فردی و چه جمعی پذیرفته شود. ۳.باید محدود و ارائه دهنده بدیلهای سازنده باشد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.