یادداشت محمدمهدی فلاح
1400/10/22
«تکرار» شامل دو بخش و یک مؤخره است (البته این نسخه از ترجمه یک مقدمه و یک مؤخره تقریباً بیارتباط ولی جالب هم از صالح نجفی دارد) شاید سوتیتر کتاب بهترین توصیف از فرم کتاب است؛ «جستاری در روانشناسی تجربی» (سوتیتر ترجمۀ دیگر کتاب توس حاجی بیگلو این است: «جستاری در نفس شناسی تمثیلی» که بسیار بعید است). بخش اول کتاب روایتی است از تعاملات مؤلف کتاب (کنستانتين کنستانتيوس) با دوست جوانی و حکایت از عاشقانهای دارد که مطابق با حکایت زندگانی خود کیرکگور و رژین است. مؤلف کتاب نقش مرشدی را دارد که راه نشان میدهد و به پاسخهایی میرسد که خود کیرکگور در زندگی از آنان تعبیت نکرده است. بخش دوم کتاب شامل نامههایی است از همان دوست جوان به مؤلف که در آن از احوالات خود مینویسد و نشان از تشویق خاطر او دارد. نکتۀ مهم دراینجا پرداختی است که آن دوست جوان روی داستان ایوب پیامبر انجام میدهد که همتراز حکایت ابراهیم در ترس و لرز (که همزمان با تکرار در 16 اکتبر 1843 منتشر میشود) است. در آنجا تحلیل از «امتحان الهی» مطرح میشود که بسیاری بدیع و عجیب است. کتاب با یک مؤخره خطاب به خوانندگان کتاب تمام میشود. فلسفیترین بخش کتاب همین بخش است که کیرکگور در آن از امر استثنایی سخن میگوید و سوژه جوان خود را بسط میدهد. ارجاع اشمیت به کیرکگور و سنتی که حول امر استثنایی در فلسفۀ سیاسی متأخر گشوده میشود از خلال همین سطور برمیآید و حقیقتاً تحلیل کیرکگور بسیار درخشان است. کتاب به معنای واقعی کلمه یک متن کلاسیک است، ولی تشویق متن قدری ملالانگیز است و هرچند با کنه مطلبی که کیرکگور میخواهد بیان کند همخوان است، ولی بههرحال قدری با طبع رمانخوانها بیشتر هماهنگ است تا دانشآموزان فلسفه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.