یادداشت namira

namira

namira

4 روز پیش

        رویافروشی دالرگات هیچوقت قرار نیست تموم شه بله درسته این پایان داستان نیست برای من هر وقت که میخوام بخوابم یا از خواب پامیشم هر وقت که یک بالشت نرم یا پتوی گرم میبینم هروقت که رویای شیرین یا یک کابوس تلخ میبینم صفحه جدیدی از داستان رویافروشی ورق میخوره .
این داستان به معنای واقعی قلبم رو گرم کرد از دالرگات،پنی و تک تک رهگذران رویافروشی ممنونم که دست من رو گرفتند و برای مدتی هرچند کوتاه ولی فوق العاده زیبا همراه خودشون کردن.
رویافروشی دالرگات در وجود من حک شد:)

در ستایش نویسنده این کتاب باید بگم که هنر این خانم در همین ساده نویسی هست همینقدر روون و شیرین .این خانم اونقدر خوب نوشتن که کتاب رو نخوندم بلکه کتاب رو دیدم همچنین این کتاب واقعا خاص بود و ایده خلاقانه ای داشت .
      
4

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.