یادداشت علیرضا علیمی

        خیلی داستان عجیبی بود.از یه طرف یه مادر میخواد بچشو ول کنه و از یه طرف نگران اینه که پاش پیچ نخوره.تو داستان من اسب صادق چوبک و دیدم و تا قبل اون نگاهم به داستان فرق میکرد .بعدش سعی کردم نگاهم به داستان نمادین باشه .طبق چیزایی که از جلال خوندم و می‌دونم فک کنم مادر رضا شاهه و پسرش دموکراسیه و پدر جدید هم آمریکا  که از از مادر میخواد که بچه رو رها کنه،البته این چیزیه که من فکر میکنم تفسیر اصلیشو نمیدونم .
      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.