یادداشت
1401/11/20
یکی بود یکی نبود عملا اولین مجموعه داستان کوتاه ایام نو در ادب فارسی است. ادبیات در ایران قدیم همیشه متقارن با شعر بود و داستاننویسی و نمایشنامه نویسی نیز از این سنت خود را جدا نمیدانست. شاید بهترین شاهد این حقیقت عمر کهن تعزیه و وجود داستانهایی چون شاهنامه، هفتپیکر و منطقالطیر باشد. محمدعلی جمالزاده شجاعانه این سنت را به چالش کشیده و خوانندههای داستانهایش را از طلاب، مراجع و قشر اینتلکت جامعه به کوچه و خیابان کشاند و هر عامیِ کوچه بازاری را مخاطب ادبیات قرارداد. با این حال، مجموعه داستان "یکی بود یکی نبود" مجموعه داستان متوسطی است و امتیاز بالای بنده صرفا به دو دلیل عمده است: اول نوآوری در نگارش اثر و نگاه جدید جمالزاده به ادبيات. اینکه نویسنده و ادیبی خود را خاضعانه در سطح یک نویسنده کاغذخبر پایین آورد کار سادهای نیست. ماموریتی که فراهانی و میرزا ملکم خان در به کمال رسانند آن عاجز ماندند. اگر بعدها هدایت، جلال، بزرگ علوی و چوبکی هست، مرهون همین نوآوری هستیم. و دوم، داستان اول مجموعه "فارسی شکر است" است که هنوز پس از گذشت بیش از یکصد سال همچنان موضوع روز است. گویا ما ایرانی ها پس از سه انقلاب و چندین و چند کودتا هنوز قصد نداریم دست از سر این رفتار احماقانهمان برداریم. خواندن این اثر، مخصوصا داستان اول آن را به همه دوستان پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.