یادداشت محمدحسین بنـکدارتهرانی
1403/1/18
3.4
2
کتاب بازدید غرب از شرق است. بازدید یقین از گمشدگی. جایی از داستان پزشکِ هندیِ متخصصِ قلب که تحصیلش در لندن و کسبِ تجربه اش در زوریخ بوده است؛ به راویِ داستان که پیِ رفیق اش می گردد و این خود همه یِ بهانه یِ داستان است؛ می گوید: «خیلی ها در هند گم می شوند. این مملکت برای همین درست شده است.» گفتم: « همین طور است » و چشم به او دوختم و او هم مرا نگاه می کرد ولی فکرش با من نبود. گفتی حضورش آن جا از سر تصادف بود. انگاری همه چیز حاصل اتفاق بود و می بایست همان طور بوده باشد. *** داستان مثل درخششِ نوری در شبی ظلمت زده ... چند باری ... چند جا ... در هند برقی می زند و باز تاریکی است .... اما همان دم زیبا و دلربا است ... باز صحنه ای دیگر و صحنه ای دیگر تا در واپسین صفحات به دوستش می رسد ... چشم در چشم می شوند اما پیش نمی روند انگار ... در واقع ... در حقیقت ... و قطعیتی که جایی از کتاب مسافری از بنارس که به سوی مرگ می رفت و خرده به اروپاییان گرفته بود و راوی را سرزنش کرده بود؛ پس از این سفرِ پر ماجرا رنگ باخته و راوی هم معنا را در بی معنایی یافته *** همراهم گفت: « لابد کاتولیک هستید! » گفتم: « اروپاییان می شود گفت همه کاتولیک اند یا بگوییم همه مسیحی اند. در واقع فرقی هم نمی کند.» او « در واقع » مرا تکرار کرد. مثل این بود که از آن لذت می برد. انگلیسی شسته رفته ای حرف می زد و ضمن گوش دادن به صحبتش متوجه شدم که به شیوه ی معمول در بعضی دانشگاه ها ضمن حرف زدن مکث های کوتاهی می کند و کلامش را به شیوه ی خاصی می کشد یا در انتخاب بعضی کلمات مردد می ماند. گفت: « در واقع ... در حقیقت ... چه کلمات عجیبی! این کلمات را در انگلستان زیاد می شنوید. شما اروپاییان این کلمات را زیاد به کار می برید! » مکث طولانی تری کرد ولی من دانستم که حرفش را تمام نکرده است. بعد ادامه داد: « هرگز نتوانسته ام بفهمم که این از خوش بینی است یا بدبینی. عقیده ی شما چیست؟ » از او توضیح خواستم. گفت: « اوه؛ مشکل می شود از این واضح تر گفت. مثلن گاهی نمی فهمم این جور گفته ی خود را واقعیت یا حقیقت دانستن از خودبینی است یا بی شرمی؛ یا شاید وحشت زیاد. متوجه منظورم هستید؟ » گفتم: « نمی دانم فهمیدن حرف تان آسان نیست ولی خوب شاید هم این « در واقع » در واقع هیچ معنایی نداشته باشد.» خندید. اول بار بود می خندید. گفت: « چه جواب ظریفی! از من بردید اما « در واقع » به من حق دادید »
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.