یادداشت MESHKAT

MESHKAT

1402/1/12

بی خانمان
        بسم الله الرحمن الرحیم ):♡
دلم تنگ می شود ، برای پسری به نام رمی که با سازش میان خیابان ها جولان می دهد و برای نان شبش می نوازد.
با خودم می گویم ، کاش پسرانی مانند رمی و ماتیا هرگز وجود نداشته باشند.
رمی پسرکی ۸ ساله که از مادرخوانده اش باربرین جدا می شود و قدم می گذارد به راهی که در آن هیچ خانه ای نیست. پسری که دست به دست می شود میان انسان هایی که گاهی دوستش دارند و گاهی شلاق نفرت را بر بدنش فرود می آورند.
دست سرنوشت چه زیبا قالی زندگیش را بافت ، با وجود سختی هایش اما به رویایش رسید.

میانه شب ، هنگامی که آخرین برگه کتاب را می خوانم با خودم زمزمه می کنم: دوست باید مانند ماتیا باشد ، حتی اگر نخواهی ، بماند و بجنگد برای تو.
      

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.