یادداشت
1402/6/14
نزدیک روز مادر بود، یکی از شاگردانم مادرش را هفته ای یکبار میدید و یکی دیگر مادرش چند ماه بود که برای تحصیل رفته بود کشور دیگر. کتاب را سر کلاس بردم، ابتدا با هم کتاب را خواندیم. بچهها از کتاب و تصاویر و نوشته ها لذت بردند، کتاب خیلی زیبا و لطیف بود. بعد از خواندن کتاب با بچهها در مورد نامه نوشتن صحبت کردیم و اینکه چه چیزهایی میشود در آن بنویسیم. بعد شروع کردند به نوشتن نامه و یا اینکه فکر کنند همراه نامه چه چیزهایی بفرستند. من هم سر کلاس شروع کردم به نوشتن نامه به مادرم. خیلی سال بود این کار را نکردم. من هم مثل بچهها، شبیه کیپلینگ نامه ام را خواندم و بعد از کلاس برای مادرم فرستادم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.