یادداشت آرزو حسام

        یه کوچولو ناامیدکننده بود.
من عاشق مارتین مک‌دونام؛ واقعنا :))) راجع‌به این کتاب هم تا آخرین خط منتظر بودم با یه پانچ‌لاین شدیداً غافلگیر بشم ولی از این که این اتفاق نیفتاد غافل‌گیر شدم. 
این نمایش‌نامه نسبت به بقیه‌ی کارهای مک‌دونا خط داستانی بسیار ساده‌تری داره و تعداد شخصیت‌ها هم کمه. دیالوگ‌ها مثل همیشه مک‌دونایی‌عه و اون تعلیق همیشگی هم تو داستان هست، اما چه‌جوری بگم، مثل بقیه‌ی نمایش‌نامه‌هاش “خفن” نیست و آخرش نمی‌گید “پسر، عجب نابغه‌ایه این آدم” :))) با این‌همه خیلی تامل‌برانگیزه و مجبورتون می‌کنه که بهش فکر کنید. لحظه‌ای که کتاب رو بستم می‌خواستم بهش ۲ بدم، ولی یه‌کم که تو ذهنم نشست به ۳.۷۵ رسیدم.
درمورد آدم‌های به‌ظاهر سفیدیه که سراسر آلودگی و ناپاکی‌ان و آدم‌های به‌ظاهر سیاه که تو بزنگاه‌های زندگی‌ ذات خوب خودشون رو نشون میدن. یه‌کم که بهش فکر کنید براتون دوست‌داشتنی می‌شه :)))
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.