یادداشت دریا
1404/1/20
این یکی از عجیبترین کتابایی بود که به عمرم خوندم. وقتی یه آدم بزرگی حرفی میزنه که شدیدا بهش باور داریم ولی هیچوقت نمیتونستیم باورمونو به شکل کلام دربیاریم شوق عجیبی پیدا میکنیم. خیلی از جاها این حسو خیلی شدید داشتم. و برعکس یه جاهایی کاملا مخالفش بودم و عصبانی میشدم که چرا اینطور فکر میکنه. و خیلی جاها توی متن تناقض پیدا کردم. توی کتابم نظرات ریزی جاهای مختلفش نوشتم، از جمله، به تناقضا هم اشاره کردم. نظرش درمورد سعادت، شادی، تنهایی و زیبایی چندجای مختلف کتاب با خودش کاملا در تضاد بود و جالبه که این باعث میشه هرکس به فراخور حال خودش با این کتاب مواجه بشه. از این خصوصیت خوشم اومد، بعد که جلوتر رفتم حس کردم واقعیت دنیا همینه. همه چیز نسبیه. گاهی یه چیزی به یه شکله، گاهی به شکل دیگه. تقریبا هیچچیز مطلق نیست. هر دو شکلی که به نظر من تناقض اومده رو میشه توی دنیا دید. پس کاملا طبیعیه. در نهایت نمیتونم تصمیم بگیرم این کتابو دوست داشتم یا دوست نداشتم چون پر از عشق و تنفر بود برام، همزمان.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.