یادداشت mia

        داستان قلب جنگجوی خورشید هم تموم شد؛ کم بیش میاد اینطور با یه کتاب احساسات مختلف رو تجربه کنم.
فصل های آخر که رسما طوفانی بود چه از نظر وقایع و چه از نظر احساساتی که درون خودش داشت.
خیلی کتاب غیر قابل پیش بینی بود به طوری که تا اخر کتاب دائم در حال سوپرایز شدن بودم مخصوصا زمانی که در مورد فانی شدن ونژی فهمیدم.
نکته جالب دیگه شخصیت های خاکستری این کتابه!
همه شخصیت ها خوبی و بدی رو در درون خودشون دارن درست مثل ذات انسان.
خیلی وقتا گفتیم "که هیولا ها از اول هیولا نیستن" و اتفاقات باعث میشه به هیولا تبدیل بشن  اما این کتاب به یه نکته دیگه هم اشاره میکنه اینکه: در هر صورت با وجود گذشته دردناک؛ این انتخاب خوده آدمه.
اگه دنبال جهانی فانتزی می کردین که قصه هایی از دل حقیقت های انسانی رو براتون تعریف کنه این کتاب رو بهتون پیشنهاد می کنم.

پ.ن: تصمیم به خوندنش گرفتین خودتون رو برای هر چیزی آماده کنید تا مثل من تو شوک همچین پایانی نمونید😂؛ من با سرنوشت خیلی از شخصيت ها مشکل داشتم...