یادداشت نرگس

نرگس

نرگس

1403/10/30

        🍃اوه، زندگی چندانم بد نيس، البته اگه اين آقازاده‌هاى آرمان‌خواه سايه‌شونو كم كنن و بذارن ما فقير بيچاره‌ها به حال خودمون باشيم.

هنریک ایبسن، یکی از برجسته‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان و شاعران نروژی قرن نوزدهمه و ملقب به «پدر نمایش‌نامه‌نویسی مدرن». با گسترش مرزهای هنر نمایشی و با به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی زمان خودش، زمینه‌ساز تغییرات مهمی در تئاتر مدرن شد. میشه گفت یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان تاریخ تئاتره.

مرغابی وحشی، نمایش‌نامه‌ای که به نظر بسیاری، بهترین و همچنین دشوارترین اثر ایبسن هست، داستانی عمیق و چندلایه درباره گروهی از افراد متوسط جامعه‌ست.
پرده‌ی اول نمایش با یک مهمانی که در خانه‌‌ی ورل برگذار شده شروع میشه. گیرگیرش (پسر ورل) هم به مناسبت این مهمونی بعد از مدت‌ها به خونه برگشته و تصمیم گرفته رفیق صمیمیش (یالمار ایکدال) رو هم ببینه.
ازونجایی که گیرگیرش در این نمایشنامه نماینده‌ی گروهی از مردم روشنفکر و آرمان‌گراست.. پس وقتی مشغول خوش‌وبش با رفیقش هست، متوجه موضوعات و اتفاقاتی میشه که توی این مدت برای ایکدال و خانواده‌اش افتاده. فهمیدنی که اصلا براش خوشایند نیست! و مشخصا همین موضوعات زمینه‌ساز اتفاقات بعدی نمایش که در خانه‌ی ایکدال اتفاق میفته، میشه.

تضاد قشنگی داشت؛ به سبک رئالیسم اجتماعی‌ نوشته شده اما منتقد رئالیسمه!
ایبسن درین نمایشنامه، بر تقابل میان حقیقت و توهم متمرکزه و تأثیرشون رو بر روابط انسانی رو نشون می‌ده. و اینکه گاهی زندگی بر پایهٔ توهم و دروغ می‌تونه آرامش‌بخش‌تر از مواجه‌ی دردناک با واقعیت باشه! آیا واقعا همیشه افشای حقیقت ضروری و به صلاحه؟!

شخصیت‌های این اثر هرکدوم نماینده‌ی قشری از جامعه‌ان. شخصیت رلینگ برام جالب بود؛ کسی که واقعیت زندگی رو میدونه اما همچنان به راهش ادامه میده.. دیالوگ‌های مبتنی بر محتوا، شخصیت‌پردازی‌های دقیق و پایان‌بندیش رو دوست داشتم.
🍃براى اينكه بتونه با زندگیش كنار بياد اين چرنديات رو براش دست‌وپا كردم تا باهاش سرگرم بشه. اگه اين كارو نمى‌كردم، بنده خداى بيچاره زير بار يأس و سرخوردگى و حقارت له و لورده شده بود.

مقدمه‌ی آقای بهزاد قادری رو دوست داشتم. اطلاعات خیلی خوبی داشت اما بهتر بود مؤخره باشه نه مقدمه!  طولانی بود و طبیعتا کل داستان رو لو میداد. هرچند که با وجود اینکه مقدمه رو رد کردم تو یکی از پاورقی‌ها، انتهای داستان تو خط اول افشا شد!
‏ノಠ_ಠノ

🎭قرار نبود ایبسن رو با این کتاب شروع کنم، اما نمایش «هدویگ» باعث و بانیش شد っ( ^◡^).
اقتباسی آزاد به کارگردانی آقای نادر برهانی مرند و با بازی بهرام ابراهیمی، رحیم نوروزی، امین میری و .. در تماشاخانه‌ی ایرانشهر.

چند روز پیش این نمایش رو دیدیم. چون تازه کتاب رو تموم کرده بودم نوع اقتباس رو دوست نداشتم! مخصوصا وجود راوی یا اضافه شدن یه تیکه‌های ویدئویی. اما هرچقدر بیشتر گذشت و بهش فکر کردم، بیشترتو ذهنم ته‌نشین شد و درکش کردم. الان میتونم بگم واقعا اقتباس خوبی بود و به شدت ارزش دیدن داره.
فکر میکنم دو سه روز دیگه هم روی صحنه باشه. از دستش ندین :).
      
118

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.