یادداشت میم صالحی فر
1403/4/6
4.2
11
وقتی این کتابرو میخوانید، احتمالا از تعداد اشارات به حجاب چادر، وقت نماز، تیمم و ... با خود میگویید که حتما نویسنده یک ایرانی متعصب مذهبی بوده و لاغیر😂😂😂. برای منی که با داستان هزار و یک شب اشناییتی کلی داشتم، همراهی با شخصیتهای اصلی و خواندن داستانهایی در حواشی داستان اصلی، برایم جذاب و لذت بخش بود. راوی داستان دختری به نام مرجان است که در یک حادثه، یک پایش به شدت اسیب دیده و او را لنگ کرده است. مرجان عاشق قصه و قصه گویی است و شهرزاد قصه گو الگوی اوست؛ هم به خاطر مهارتش در این قصهگویی و هم به خاطر شجاعتش در به خطر انداختن جانش برای نجات دختران سرزمینش. مرجان به دنبال ماجرایی، وارد حرم شده و به یکی از ملازمان شهرزاد تبدیل شده و در پیدا کردن قصهای خاص برای شهریار، قصهای که در هیچ کتابی پیدا نمیشود اما شهریار آن را در گذشته شنیده و مشتاق دوباره شنیدنش است، خطرهای مختلفی را به جان میخرد و با افراد جدیدی اشنا میشود که آینده او را تحت تاثیر قرار میدهند. به غیر از موضوع خیانت همسر اول شهریار که موجب بدبینی او به همهی زنان و به دنبالش کشته شدن زنان جدید بعد از یک شب همراهی با پادشاه، بقیه کتاب پاک پاک است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.