یادداشت

سالامبو
        به نام او

این دومین اثری بود که از گوستاو فلوبر خواندم. بعد از مادام بوواری
فلوبر از نویسندگان مورد علاقه من نیست، ولی نمیتوانم از قدرت داستان نویسیش دم نزنم هم مادام بوواری و هم سالامبو نشان میدهد که با این نویسنده بزرگ و ساختارگرا طرف هستیم که برای سطر به سطر داستانش برنامه دارد. شاید یکی از چیزهایی هم که سبب می شود که من فلوبر را آنچنان دوست نداشته باشم همین ساختارگرایی تا حدودی افراطی ست. به عبارتی کم پیش میآید در این دو رمان نشانه هایی ازشکوفایی نبوغ نویسنده ببینیم اگر نبوغی هم باشد کنترل شده و کانال بندی شده است. به هر رو خواندن آثار فلوبر بسیار آموزنده و راهگشاست و حداقل به کسانی که دست به قلم هستند توصیه می شود. نکته دیگری که در مورد سالامبو می توانم بگویم ترجمه این اثر یک شاهکار ادبی ست برای ارتقا زبان فارسیتان هم که شده این کتاب را بخوانید.
      
1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.