یادداشت محمد مهدی

محمد مهدی

محمد مهدی

12 ساعت پیش

        باسمه
🔰 ماجرای من با کتاب «باغ مخفی» از همون موقعی شروع شد که نشر افق توی مجموعه رنگین‌کمان کلاسیک منتشرش کرد و در موردش یه سری اطلاعات داد. هرچقدر بیشتر در موردش خوندم، بیشتر احساس کردم می‌خوامش. به موازات، هرچقدر به امید مسابقات صفحه اینستاگرام نشر افق نشستم تا ببرم خداروشکر هیچ فایده‌ای نداشت و آخر سر نمایشگاه کتاب امسال خریدمش 😂 اشتیاق حاصل از رسیدن به کتاب بعد مدت‌ها و درعین‌حال، تلاش برای ذخیره‌کردنش برای خوندن در روزهای سختی، ادامه داشت. نهایتاً شروعش رو با یه هم‌خوانی غیرهم‌زمان کلید خورد که چقدر هم از نتیجه‌اش راضی هستم 👌

🔰 چیزی که دوست دارم حتماً بهش اشاره بکنم، توصیفات خارق‌العاده کتاب از طبیعت هست... هرچقدر بگم بازم کم گفتم! چقدر این بستر آرامش‌بخش پیش‌برد داستان، به آرامش ذهنی حین مطالعه کمک می‌کرد... اغراق نمی‌کنم که با هر بخشش واقعاً مسحور می‌شدم... اینم از چیره‌دستی نویسنده هست که از چیزی که ممکنه روزی چندبار دیده باشیش و حس خاصی بهش نداری، همچین چیزی نوشته... نه فقط از زیبایی باغی که بهش رسیدن یا چشمه‌ای که برای استراحت به کنارش رفتن؛ بلکه حتی از دشتی که با توصیفات اولیه داستان هم خیلی نمی‌شه باهاش ارتباط برقرار کرد! این توصیفات وقتی در راستای مفهوم کلی داستان قرار می‌گیره، اوج قدرت خودش رو نشون می‌ده... خلاصه که برگ درختان سبز در نظر هوشیار، هر ورقش دفتریست معرفت کردگار...

🔰 تا اینجاییم، بگم که از شیرینی‌های کتاب، لحظات کشف شهود ایمان در مواجهه با مسائل مختلف بود؛ طوری که با مفهوم محوری معجزه در چیزهای مختلف، از نظر افراد مختلف و با نام‌های مختلف مواجه می‌شیم... مسئله‌ای که اون رو می‌تونیم به ایمان تقریب بزنیم...

🔰 درسته که کتاب «باغ مخفی» برای مخاطب نوجوون نوشته شده؛ اما پیام صمیمانه اون خطاب به کل جامعه انسانی هست. راستش حس خوب عجیب‌وغریبی رو که با خوندن کتاب پیدا می‌کردم، نمی‌تونم توصیف کنم... روند تغییرات شخصیت‌ها در طول داستان دل‌نشین و باورپذیر بود؛ همون‌طور که منظره قصر آقای کریون از زمستون تا پاییز تغییر می‌کرد... نکته جالب اینکه تغییرات فقط منحصر به شخصیت‌ها نیست و حتی جایگاه محوری اون‌ها در پیش‌برد داستان هم تغییر می‌کنه! نظر شخصیم اینه که نویسنده می‌خواد بگه اونی که تلاشش رو می‌کنه قهرمانه و نه یه شخص ثابت...

🔰 کتاب، خیلی حال‌خوب‌کن، زیبا و روان هست؛ این‌قدری که دلم نمیاد ایرادی ازش بگیرم (مسائل نگاه استعماری در وهله اول محل ایراد هست؛ اما در ادامه تا حدی حل می‌شه). توی این مدت، امکانش رو داشتم که موازی‌خوانی کنم یا اینکه حتی به خوندنم سرعت بدم؛ اما حقیقتاً دلم نیومد... از عمد طولش هم دادم تا بهترین استفاده رو در زمان سخت تغییرات زندگی ازش داشته باشم... ناگفته نماند این هم‌خوانی هم خوب جاهایی ترمز رو می‌کشید تا از مسیر لذت ببرم و نه مقصد 🙂
 تنها افسوسی که خوردم این بود که ای‌کاش پایان کتاب، در این نقطه نبود و می‌تونستیم از ادامه تعامل شخصیت‌ها در شرایط جدید هم خاطرات دل‌نشین به یادگار برداریم... :)

🔰 یه ویژگی خیلی خوب نسخه نشر افق اینه که بعد از تموم‌شدن کتاب، تعامل شما با اون به پایان نمی‌رسه! بعد از متن اصلی، بخشی اومده که با معرفی نویسنده، شخصیت‌ها و شرایط زمانه نگارش کتاب، به جمع‌بندی و شناخت بهتر شما از داستان کمک می‌کنه و در ادامه با طرح سؤالاتی برای فکرکردن یا کارهای برای انجام‌دادن، از شما دعوت می‌کنه در مواجهه با کتاب، به صورت فعال عمل کنین و نه منفعل. دم نشر افق گرم ❤️

✅ ترجمه کتاب واقعاً خوب و روان هست. مشکلات ویرایشی هم جز یکی دو مورد چیز خاصی ندیدم. چاپ کتاب هم که عالی 👌 نمی‌شه که یه نسخه ثابت برای تجویز به همه داشت؛ اما اگه دوست دارین حال بهتری رو تجربه کنین و از کتاب‌های کودک و نوجوان هم لذت می‌برین، حتماً توصیه می‌کنم به «باغ مخفی» وارد بشین :)
      
74

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.