یادداشت zeinab aghaei
1403/9/5
درد عشقی کشیده ام که مپرس! زهر هجری چشیده ام که مپرس... این شعر حافظ در لحظات عاشقانه کتاب در ذهنم تداعی می شد به خاطر اسم کتاب و چیزهایی که ازش شنیده بودم تصور میکردم یک رمان عاشقانه است، اما ویژگی جست و جوگری روسها رو فراموش کرده بودم و این رمان با همه شکوهش این رو بهم یادآوری کرد تولستوی عاشقانه رو هم در خدمت هدف اصلی رمانش قرار میده و اون هدف رستگاری اخلاقی و رسیدن به معنای اصلی زندگیه شخصیت اصلی بخش عاشقانه همین خانم آنا کارنیناست، زن فوق العاده ای که همه چیز دارد جز عشق،او که تشنه عشق است آن را از یک افسر جوان خوش چهره بی قید و بند خوش گذران می خواهد، و در نهایت منجر به بی معنا شدن زندگی و سرنوشت هولناک خودش می شود... در مقابل، شخصیت جست و جو گر کتاب، کنستانتین لوین که مقدار توصیفات و گفتن ازش خیلی بیشتر از آناست(اسمش باید لوین می بود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.