یادداشت زهرا

زهرا

زهرا

1403/8/17

همیشه یک نفر دروغ می‌گوید
        برگام! 
ساعت ۴: ۴۰ صبح ، فردا کشیکم و از ساعت ۲ تاالان یه بند گوشش میدادم ، هنوز تموم نشده ، احتمالا ۱/۴ کتاب مونده هنوز و اگه کتاب ، کتاب قوی ای باشه در این ژانر ، انتظار یه چرخش خیلی قوی رو اخرای کتاب دارم ، برای همین به اینکه سیر فعلی داستان چه کسیو مظنون نشون میده اعتماد نمی کنم، در حال حاضر که کت جونز ( قبل تر حدس زده بودم همون کاترین کلی هس ، کت هم مخفف کاترینه) و تاحدودی پریا رو مشکوک نشون میده ، من به پریا زیاد نمی تونم ظن داشته باشم  ، ظن اصلی م به مادر آنا و خود آناست.  اگه باتوجه به اسم کتاب ، قسمتایی که از زبون آنا تعریف میشه دروغ باشه یه تیکه هاییش چی؟ و یا ترکیب جک و آنا . 
دلایل م هم ایناست: فک نمیکنم کت تااین حد از جزئیات زندگی بقیه شون خبر داشته باشه، کسی تااین حد ریز زندگیا رو میدونه که تو خونه ها بره و بیاد و دسترسی داشته باشه ، بدون اینکه مشکوک باشه ، کی بهتر از مادر آنا که بعنوان خدمتکار تو خونه ی نصف اهالی کار کرده ، اینکه پریا به داروهای سرطان اشاره کرد ، اینو نشون بده که مادر آنا فهمیده که مریضه و موقع تمیز کردن خونه ی ریچل ، راز کثیفشو و اینکه چه آدم کثیفیه _ همینطور هلن ، زوئی _ فهمیده باشه و بخواد انتقام دخترشو بگیره ، ازون طرف هم به این فک کنه که خبر قتلا آنا رو میکشونه بلک داون و اینطوری میتونه دوباره ببینتش، حرف ز بالای وان که زوئی نوشت هم منظور زی زی باشه ،_ ون تمیزکاری مادر آنا که روش زی زی نوشته شده بود و باهاش می‌رفته اینور اونور _ 
خود آنا هم شاید کت جونز رو همون اول شناخته و به ذهنش رسیده از اونا انتقام بگیره ، از پریا و جک هم بخاطر اینکه فک میکنه باهم تو رابطه ن میخواد انتقام بگیره ، البته یه ضعفایی داره این ایده 
خب، کتاب تموم شد.حدس قاتل خواستید، درخدمتم. 
پایان بندی سریعشو دوس نداشتم، دلم میخواست نحوه انجام هرقتل رو درست باز کنه ، نه که هول هولکی جمع کنه کل داستانو
      
20

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.