یادداشت شکیبا غزنوی
1404/5/29
عنوان کتاب کاملا برازنده محتوای آن است. داستانی سرشار از دیوانه بازی ها، گریز ها و انتخاب های عجیب و بد. شروع و پایانش را بیشتر از میانه اش دوست داشتم. و دلم برای یک دیوانه بازی تمام عیار(مثل خوابیدن روی شکمگرگ) پر کشید. داستان درباره زندگی دختری است گریز پا، بی پروا و سبکبال که زندگی اش از سیرکی که پدر ومادرش در آن مشغول هستند آغاز می شود. او که از کودکی علاقه زیادی به گریختن داشته، در نوجوانی و جوانی به چالش هایی برمیخورد و سرانجام بعد از سالها برای ادامه زندگی اش همان راه سبکبالی کودکی را بر میگزیند. بی شک قلم کریستین بوبن را نباید دست کم گرفت. امتیازی که کسر کردم صرفا به خاطر محتوای میانه داستان بود که خیلی برایم دلنشین نبود. اما به نظرم شخصیت اصلی داستان را میشود از منظر روان شناسی واکاوی کرد و به نتایج درخشانی رسید و این نبوغ نویسنده را بیش از پیش به اثبات می رساند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.