یادداشت Mani Hamidinejad
1404/7/5 - 02:27
- فصل اول : حقیقت نسبیت
ذهن ناخوداگاه گزینه های شبیه به هم را هنگام تصمیم گیری مقایسه می کند بستر و گزینه های موجود روی تصمیم در مورد یک سوژه مستقل تاثیر می گذارد و در ذهن فرد وابسته به گزینه های شبیه آن است.
- فصل دوم : مغالطه عرضه و تقاضا
برای اینکه کسی در هوس چیزی له له بزند کافیست رسیدن به آن را برایش دشوار کرد
برای ارایه کردن چیزی آن را وابسته به محصولات با ارزش و گران قیمت می کنند در اصل با قیمت اولیه ما ارزش محصولمان را مشخص می کنیم
این که تصمیمات نخست ما بر روی ردیفی طولانی از تصمیمات طنین می اندازند.
تکرار تصمیمات قبلی به صرف خوب بودن آن و نسنجیدن دیگر گزینه ها یک نابخردی است
استارباکس آنچه در توان داشت انجام داد تا رفتن به آنجا به تجربه ای متفاوت تبدیل شود آن چنان متفاوت که به دیگر گزینه ها فکر نکنیم
حساسیتی که به تغییر قیمت نشان می دهند در واقع عمدتا ناشی از خاطره قیمت هایی است که در گذشته برای آن می پرداختند و تمایشان برای به هم پیوستگی آن با تصمیمات قبلی نه اصولا بازتابی از برتری های واقعی یا سطح تقاضا
- فصل سوم : بهای مبلغ صفر
کنار گذاشتن معامله بهتر به علت مواجهه با کلمه رایگان
- فصل چهارم : هزینه هنجارهای اجتماعی
مثال های متعددی وجود دارد که مردم برای یک آرمان بیشتر تلاش می کنند تا برای پول
زندگی با هنجارهای بازار کمتر و هنجارهای اجتماعی بیشتر، رضایت بخش تر، خلاقانه تر و سرگرم کننده تر است
- فصل پنجم : تاثیر برانگیختگی
جلوگیری از وسوسه روی هم رفته ساده تر از چیره شدن بر آن است.
اگر افراد جامعه را برای چگونگی پرداختن به رابطه جنسی هنگامی که آنها برانگیخته اند و نیمی از عقل خود را کنار گذاشته اند آموزش ندهیم،فقط آنها را گول نزده ایم بلکه خودمان را هم گول زده ایم لازم است به آنها کمک کنیم تا بفهمند که با هنگام سردی و آرامی رفتاری متفاوت با زمانی خواهند داشت که هورمون هایشان با سرعتی سوزاننده لگام را در اختیار می گیرند.
برای گرفتن تصمیم آگاهانه لازم است تا اندازه ای حالت عاطفی ای را که در سوی دیگر تجربه با آن رو به رو خواهیم شد،تجربه و درک کنیم.
- فصل ششم : مسئله پشت گوش اندازی و خویشتن داری
وا گذاشتن هدف های بلند مدت برای رسیدن به کامیابی فوری پشت گوش اندازی است
مهار کردن مصرف ما در لحظه ی وسوسه شدگی، نه راهی برای شکوه کردن پس از رخ دادن آن
- فصل هفتم : بهای سنگین مالکیت 
مالکیت به چیزهای مادی محدود نمی شود، بلکه همچنین می تواند برای دیدگاه ها نیز به کار رود هنگامی که مالکیت ایده ای را تصور کردیم شاید بیش از حد دوستش بداریم و بیش از آنکه بیارزد به آن بها می دهیم. در اغلب موارد در رها کردن آن دشواری پیدا می کنیم چون نمی توانیم فکر از دست دادن آن را هم بکنیم. پس چه برایمان می ماند؟ یک ایدئولوژی خشک و نرمش ناپذیر
- فصل هشتم : باز گذاردن درها
در دموکراسی نوین،مردم نه از نبود فرصت بلکه به دلیل فراوانی سرسام آور آن به ستوه می آیند. 
سراسیمه به هر دری زدن برای جلوگیری از بسته شدن گزینه ها کاری ابلهانه است بلکه آنچه که نیازمند آن هستیم، شروع کردن به بستن آگاهانه برخی از درهایمان است. 
- فصل نهم : اثر توقع ها
اگر شما ابتدا به مردم بگویید که چیزی ممکن است بد مزه باشد،احتمال اینکه آنان با شما موافقت کنند زیاد است نه به دلیل تجربهشان، بلکه چشمداشت آنها چنین می گوید.
هنگامی که زدودن پیش دریافتهایمان و آگاهی پیشینمان امکان پذیر نباشد، چه بسا دست کم بتوانیم اذعان کنیم که ما همگی یکسو گرا هستیم. اگر ما بر این نکته اذعان کنیم که ما به دام دیدگاههایمان افتاده ایم، که ما را تا حدی نسبت به واقعیت نابینا می سازد، چه بسا بتوانیم این ایده را بپذیریم که کشاکش ها به طور معمول نیازمند شخص سوم بی طرفی هستند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.
