یادداشت سامان
1403/9/30
«سالهای ابری» زنده یاد علی اشرف درویشیان در کتاب چهار جلدی 1640 صفحه ای سالهای ابری که توسط نشر چشمه در دو جلد گردآوری شده راوی زندگی شخصی خود است.مصاحبه هایی از نویسنده موجوده که در اون اشاره میکنه «شریف دارویشه» شخصیت اصلی داستان، خود درویشیان و اکثر اتفاقات کتاب واقعی است. در واقع زندگی نامه نویسی او را در این کتاب میخوانیم.در کتاب نه خبری از نثر پیچیده و شاعرانه است و نه روایات غیر خطی که مخاطب گمراه بشه.ما با یک روایت خطی از سال 1320 الی آبان 1357 مواجه هستیم.دورانی که درویشیان در اون زمان زیسته و شاهد اتفاقات مهم تاریخی چون کودتا علیه دولت دکتر مصدق و انقلاب 57 است(داستان کتاب، آبان 57 و چند ماه ثبل انقلاب تمام میشه).نویسنده کتاب رو متاثر از پا برهنه ها استانکو نوشته.جلد اول کتاب دوران کودکی شریف رو میخونیم.دورانی آکنده از فقر و فقر و فقر.فقرو فلاکت و بدبختی و خروجی های این پدیده شوم،مثل خرافات کاملا نمایان و هویدا در این جلد روایت میشه.فقر روایت شده در این جلد،یک فقر عادی نیست،نه،فقر مطلق به معنی واقعی کلمه است.فقری که لباس برای پوشیدن و غذا برای خوردن یا گیر نمی آید یا به سختی به دست می آید .جلد دوم داستان،اتفاق مهمی چون ملی شدن صنعت نفت و کودتا علیه دکتر مصدق رخ میده و تاثیرات و اتفاقات این پدیده مهم تاریخی در داستان و در خطه روایت شده یعنی کرمانشاه(به قول خود نویسنده کرماشان) میخونیم.دایی سلیم از اشخاصی است که در این جلد با توجه به عضویتش در حزب توده به چشم می آید.او بذر سیاسی شدن رو در دل شریف میکاره.انتهای جلد دوم، شریف آماده برای معلم شدن و آغاز دوران جدیدی از زندگیش میشه.جلد سوم کتاب، شریف قصه ما معلم در روستا و شهرهای اطراف کرمانشاه میشه و همچنین تحصیل او در دانشسرا برای کسب مدارج عالیتر رو شاهدش هستیم.جلد چهارم کتاب،برای من سخت خوان ترین جلد کتاب بود. به خاطر اتفاقات تلخی که رخ میده.اون اتفاقات تلخ یعنی دستگیری و زندانی شدن شریف است.شریف در اکثر جلد چهارم در زندانهای مختلف روزگار میگذرونه.روزگاری پر از غم،تلخی با انواع و اقسام شکنجه هایی که خوندن اون قطعا برای هر انسانی سخته.مخصوصا وقتی یادمون میاد اکثریت روایات این کتاب واقعی است.شرح حال نویسنده از سالهای در زندان به غایت تلخ بود.انگار شریف قصه ما قرار نیست رنگ آرامش رو ببینه.وقتی از چاله فقر و تنگدستی در میاد و برای خودش داره کم کم کسی میشه و به زندگی لبخندی میزنه،ناگهان ساواک از راه میرسه و اون خنده رو در نطفه خفه میکنه. تلخی فقر روایت شده در کتاب و روایات شکنجه های متعدد باعث شد تا خوندن این قسمتها برام سخت باشه.برخی از قسمتهای کتاب رو روزنامه وار خوندم.اما دید من به کتاب یک بلیط سفر در دل تاریخ بود.بازه زمانی پر اتفاق و قسمتی از کشورم که تا به حال نرفتم و درک درستی از اون منطقه ندارم.روایت صادقانه درویشیان این فرصت رو بهم داد تا آشنایی اندکی به دست بیارم. یکی مثل احمد محمود راوی صادق و شریف جنوب کشور، یکی مثل علی اشرف درویشیان راوی کرمانشاه و باید بگم زنده باد ادبیات و ادیبان این کشور که با روایتشون باعث میشند ما بفهمیم و بدونیم چه اتفاقاتی در این کشور رخ داده.اتفاقاتی که راوی اون نه انسانهای معروف که افراد فقیر و فرو دست و به اصلاح پا برهنه هاست.صدای بی صدایان یعنی همین.انسانهای شریفی که درگیر فقر و نداری هستند،لیکن در تاریخ این مرز و بوم نقش ها داشتند. خوشبختانه انتهای جلد چهارم واژه نامه ای اومده تا معنی لغات محلی رو بدونیم. پ.ن: کتاب در کل برای من جزو کتابهای خیلی خوب بود و نه عالی اما نمره ای که بخوام بدم بهش نمره کامل و عالی است. پ.ن:با نویسنده های ایرانی و داستان های ایرانی آشتی کنیم.پای روایاتشون بشینیم.حتما چیز به درد بخوری میخونیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.