یادداشت فاطمه رحمانی
1402/4/25
این نمایش بر پایه زندگی کالیگولا، سومین امپراتور روم نوشته شده که در ۲۱ سالگی بر تخت امپراتوری نشست و در سال ۴۱ میلادی کشته شد. البته کامو، برداشتی خاص از زندگی این امپراتور جوان داشتهاست. نمایش نشان میدهد که کالیگولا، امپراتور جوان رومی، با مرگ خواهرش، دروسیلا، که معشوقهاش نیز بود، دچار پریشاناحوالی میشه. در بیان حوادث از دیدگاه کامو، کالیگولا نهایتاً بهطور عمد زمینه قتل خودش رو فراهم میکنه. بعد از مرگ خواهر، کالیگولا که به حقیقت مرگ آگاه شده و حکومت وحشت رو آغاز میکنه: مرگ سایه خود را بر سر اطرافیان کالیگولا میگستراند. دیگر هیچکس، جز تنی چند که با راستی زندگی میکنند بر فردای خود ایمن نیست. کالیگولا که اینک قدرت مطلق در اختیار اوست با پوچی درمیافتد. هربار که ابرمردی بر تخت مینشیند محنت و آزمون بزرگی برای خلق آغاز میشود. پ.ن۱: احتمالا تو نسخه های الان،سانسور زیاد داشته باشه. پ.ن۲: من یه نسخه خیلی قدیمی شو خوندم،انقدر که توی مشخصات نشر نوشته بود خیابان شاهرضا روبروی دانشگاه تهران :) پ.ن۳: کپشنِ معرفی، کاملا از ویکیپدیا کپی شده. پ.ن۴: پینوشت ۳ درجهت رعایت کپیرایت بود 😌
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.