یادداشت aram
1403/12/6
وای، موقع خوندن این کتاب واقعاً استرس کشیدم! اول و تا اواسط داستان، خیلی ناامیدکننده بود. مدام با خودم میگفتم: پیپ؟ واقعاً از تو انتظار نداشتم! حدسهایی که میزد، خیلی احمقانه به نظر میرسید، در حالی که کاملاً واضح بود قاتل کیه. این موضوع خیلی اعصابخوردکن بود و باعث شد فکر کنم کتاب ضعیفه. ولی هر چی به آخر نزدیکتر میشدم، داستان جون می گرفت. استرس جای معماها رو گرفت و دیگه نمیتونستم کتاب رو زمین بذارم. پایانش هم واقعاً ناراحتکننده بود. این حس که ماجراهای من با پیپ و راوی تموم شده و دیگه قرار نیست همراهشون باشم. یه جور خلا عجیبی داشت:) دلم براشون تنگ میشه...
(0/1000)
گل یاس دربار 🌱
1403/12/13
0