یادداشت حلما آقاسی
3 روز پیش
«واتسون های عجیب و غریبِ دیوانه» وقتی کسی وارد چرخهٔ کتاب نخواندن میشود، سخت کتابی پیدا میشود که سفت و سخت بچسبد و آدم را وادار به خواندنش کند. خانوادهٔ دیوانه و بامزهٔ واتسون، با قدرت های جادویی شان من را از این چرخه بیرون کشیدند و گذاشتند دو روز با ماجراهایشان زندگی کنم. داستان با مادر و پدر و خواهر و برادری که قلدری و شیطنت های بی اندازهٔ بزرگ ترین پسر خانوادهٔ واتسون، بایرون آزارشان میدهد شروع میشود. پسری که به ناچار تصمیم میگیرند برای مدتی به پیش مادربزرگش در بیرمنگام بفرستند. داستان از زبان کنی( کنت برنارد) پسر خنگ و دیوانهٔ کتاب است، که با نوع روایتش از ماجرا ها میشود ساعت ها قهقهه زد. نویسنده، قصدش نوشتن کتابی دربارهٔ ظلم و آزار و اذیت ها در حق سیاه پوست ها بوده است، که نتوانسته است به خوبی هدفش را در کتاب به نمایش بدهد و فقط در بخش پایانی کتاب شاهد نمونه ای از این اتفاق ها هستیم. اگر به شخصیت های دیوانه علاقه دارید و از خواندن بخشی از ماجراهای یک خانوادهٔ عجیب غریب لذت میبرید، این کتاب مخصوص شماست! :) پ.ن: ولی گمان نکنم این یادداشت کوتاه من را از چرخهٔ ننوشتن بیرون بکشد...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.