یادداشت سمی
1404/4/8
کتابهای کتابخانه را با دقت انتخاب میکردم.البته توی خانهمان کتاب داشتیم.اتاق مطالعهی پدرمان پر بود از کتاب که دو دیوار اتاق را پر کرده بودند،اما من قصههای پریان و کتابهای تاریخی را دوست داشتم و کانستنس هم به کتابهای آشپزی علاقه داشت.عمو جولیان با اینکه هیچوقت کتاب دستش نمیگرفت،اما دوست داشت عصرها که روی یادداشتهایش کار میکرد،کانستنس را در حال مطالعه ببیند و بعضی وقتها بر میگشت و او را نگاه میکرد و سرش را تکان میداد. «چی میخونی عزیزم؟چه دیدنی،خانمی که کتاب میخونه.» «کتابی میخونم به نام هنر آشپزی،عمو جولیان.» «قابل تحسینه.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.