یادداشت خاتون
1404/5/22
این کتاب نادر ابراهیمی را فقط بخاطر اسمش خواندم. کتاب من از انتشارات امیر کبیر بود. تصور میکردم مطلب قابل توجه تری یاد بگیرم.اما اینطور نبود. مشتمل بر چندین داستان کوتاه است که فقط داستان اول و کمی هم داستان آخرش قابل تحمل بود. داستان اول در مورد دو سرباز ترک و گیلانی است که در آسایشگاه با متل ها و جوکهای دیگر افراد مواجه میشوند .سرباز ترک حقوق سیاسی خوانده و روی این حرفها حساس هست. نویسنده در قالب این شخصیت میگوید که؛ متلهای اختلاف افکن در تاریخ ادبیات طنز ایران اصلا وجود نداشته و این حرفها در مورد استانهای مرزی مثل آذربایجان یا گیلان که دست اندازی دشمن برای آنها زیادتر است، بیشتر مطرح شده تا بدین طریق قومیتها جدایی طلب بشوند.این داستان نکته نغزی را که ما امروز به عنوان اتحاد و انسجام ملی تعریف میکنیم یادآوری میکند. اما بقیه داستانها چنگی به دل نمیزند ،خیلی مبهم وحتی بعضاً شبهه دار. آخرین داستان هم در مورد مرگ تلنگری مختصر دارد که جذاب نیست.ابهام و شبهه داستانها شاید بخاطر استعاری بودن و دور بودن تاریخ نگارش باشد (سال۵۰). بخاطر شبهه فکری ای که در بعضی داستانها دیدم این کتاب را به دیگران خصوصا نوجوان اصلا توصیه نمیکنم. در کل :همان داستان اولش خوب است و توصیه نمیکنم بخاطر همین یک داستان پولتان رو دور بریزید کتاب را بخرید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.