یادداشت 🌸زینب زینلی🌸
1404/4/19
خیلی قشنگ و زیبا یک جور داستان معمایی... یک روز صبح،زعفران و دوستانش برای جمع کردن گردهی گل از کندو بیرون رفتند که متوجه اتفاقاتی در آن طرف جوی آب شدند.مگس ها داشتند با یک ماشین عجیب ،گردهی گل جمع میکردند.مگر مگس ها آشغالخور نیستند پس چرا پا در کفش زنبور ها کردند و گرده جمع میکنند؟آن ماشین عجیب چیست و از کجا آمده؟ سه زنبور شجاع به دنبال پاسخ سوالاتشان میروند و راز بزرگی را کشف میکنند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.