یادداشت زهرا دشتی
1404/5/31
کتاب نازنین نوشتهی فیودور داستایفسکی ، یکی از آثار کوتاه اما عمیق این نویسندهی بزرگ روس است که با وجود حجم کم، بار مفهومی و روانشناختی سنگینی دارد. این داستان، نمایی از روان انسانی، روابط پیچیدهی زن و مرد، و درگیریهای درونی یک ذهن تنها و بسته را پیش روی مخاطب میگذارد. داستان از زبان مردی روایت میشود که در دل یک بحران عاطفی و روحی، با خودش خلوت کرده و از خلال این روایت ذهنی، داستان زندگی مشترکش با یک دختر جوان و ساکت، بازگو میشود. سبک روایت به شکل تکگویی درونی و جریان سیال ذهن است؛ به این معنا که ما وارد ذهن راوی میشویم و با افکار، پشیمانیها، توجیهها و تردیدهای او مواجه میشویم. شخصیتها در نازنین محدود اما بسیار دقیق و پیچیدهاند. مرد، شخصیتی درونگرا، منزوی و کنترلگر دارد که در تمام طول داستان با خود درگیر است. در مقابل، دختر شخصیتی آرام، محجوب و در ظاهر مطیع دارد، اما سکوت او چیزی عمیقتر را در خود پنهان کرده است. داستایوفسکی با مهارت خاص خود، از خلال رفتارهای ساده و جملات کوتاه، لایههای روانی و اجتماعی شخصیتها را آشکار میکند. این کتاب بهشدت مناسب افرادیست که به تحلیل روانشناختی شخصیتها علاقهمندند و از ادبیاتی بهرهمند میشوند که بیش از آن که به رویدادهای بیرونی بپردازد، به درون انسان نفوذ میکند. مخاطبانی که به ادبیات فلسفی، آثار تاملبرانگیز و بررسی قدرت، عشق، تنهایی و رنج در روابط انسانی علاقه دارند، از خواندن نازنین لذت خواهند برد. در مقابل، اگر خوانندهای به دنبال داستانی با خط روایی کلاسیک، پرحادثه یا پایانبندی مشخص باشد، ممکن است این اثر برایش کمی سنگین یا کند به نظر برسد. اما برای آنهایی که از کندوکاو در تاریکترین گوشههای روان انسان لذت میبرند، نازنین کتابی فراموشنشدنی است؛ داستانی تلخ، تاملبرانگیز و انسانی. من این داستان کوتاه را با ترجمه یلدا بیدختینژاد و چاپ نشر چشمه خواندم. البته این داستان در مجموعههای داستانی با نامها و ترجمههای دیگر نیز چاپ شده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.