یادداشت محمد صادق جوادزاده

        ویچر از آندره ساپکوفسکی یکی از بهترین فانتزی‌های تاریکه که با یه دنیای بی‌رحم، شخصیت‌های پیچیده و داستان‌های عمیق، سبکشو از بقیه‌ی فانتزی‌ها جدا می‌کنه.

گرالت ، یه ویچره—شکارچی که با جهش‌های ژنتیکی و آموزش‌های سخت، به هیولاکش تبدیل شده. ویچر می‌خواد به ما یاد بده که انسان‌ها، ترسناک‌تر و بدتر از هر هیولایی هستن. 

ویچر فقط یه داستان اکشن پر از نبردهای خونین و جادو نیست، یه روایت تلخ و فلسفی درباره‌ی سرنوشت، اخلاق، و انتخاب‌هاییه که همیشه بین بد و بدتر قرار می‌گیرن. ساپکوفسکی با احاطه به فولکلور اروپای شرقی و اسطوره‌شناسی، داستان غنی رو تعریف می‌کنه. 

کتاب‌های ترجمه شده دارای سانسور هستن و خوندنشون سخته، بخاطر پیچیدگی روابط سیاسی کشورها و امپراطوری ها، قصد اون‌ها، متحدین و جادوگران و شوالیه‌ها و مشاورانشون. پس شاید بد نباشه اسامی افراد و متحدینشون رو برای خودتون یادداشت کنید و کتاب‌ها رو پشت سر هم مطالعه کنید تا نتیجه و سیر داستانی رو خوب متوجه بشید. کتاب اول بیشتر مجموعه داستانه که در انتها به داستان کلی پیوند می‌خوره.

در خوندن کتاب، یادتون باشه ماجرای گرالت، همیشه در گذشته اتفاق میوفته و ماجرای سیری، در زمان حال تا این دو بهم بپیوندن. 


      
3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.