یادداشت Soli
1404/4/14
کتاب خیلی عجیبی بود. برعکس اکثر کتابهایی که این اواخر خونده بودم، موقع خوندنش مدام فکرم درگیر بود. نه تنها همهش به این فکر میکردم که بعد قراره چه اتفاقی بیفته، بلکه ذهنم مدام داشت تلاش میکرد دنیای داستان رو با دنیایی که توش زندگی میکنم تطبیق بده و شباهتها و تفاوتهاشون رو بکشه بیرون و منظم کنار هم بچینه. احتمالا بعد از این هم بهش فکر کنم. به زندگی، به زنانگی، به ابهام. به این موقعیت کاملا دور از دسترس و عجیب و در عین حال خیلی نزدیک و آشنا: آدمهایی که به یه زندان غمانگیز و تاریک و نمور انداخته شدهن بدون اینکه بدونن چرا و حالا مجبورن طبق قوانین اون زندگی کنن. جدای از داستان و شخصیتها، زبان و نحوهی پرداخت کتاب هم برام جذاب و خواندنی بود. من این سبک رو میپسندم. دست مترجمش درد نکنه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.