یادداشت راضیه بابایی
1404/5/10
جمشید و رویارویی با آتش تاریک ❌احتمال افشای داستان جلد دوم هفت جاویدان راحتتر از جلد اول پیش رفت. مردم و جمشید جم هرکدام سه خوان از هفت خوان را در جلد اول پشت سر گذاشته بودند و در ادامه مخاطب ارتباط بیشتری با داستان برقرار میکند و آسانتر اعمال شخصیتها را متوجه میشود.خبری از اسامی جدید نیست و افراد در نقش خود تثبیت شدهاند. پریچهر راز زندگی گذشته خود را میگوید و مردم ساکن قلعه جمکرد با همکاری هم مشکلات دیگری را از سر راه برمیدارند. محتوای اثر در جلد دوم معلوم میگردد. جنگ و صلح، قدرت و شجاعت و استفاده از ابزار و سلاح در نبرد از چالشهای اصلی اشخاص است. فانتزی اثر فوق العاده است. در جلد اول هزار تن بیسر و در این جلد اژدهای فلزخوار عالی هستند. این نشان می دهد متون کهن ما در خلق وقایع شگفت و خارق العاده از فانتزیهای غربی افسانهای موفقترند. به شرطی که نویسندگان توانمندی که اهل پژوهش و شناخت ادبیات ایران هستند، دست به قلم ببرند. زبان داستان و تصاویر و توصیفات عالی هستند. ممکن است بعضی تصاویر به راحتی قابل تجسم نباشد( مثل ابزار شکار مار) اما در کل منطق داستان و روابط آدمها و مهندسی متن خوب است. با اینکه در جهان افسانهای هر چیزی ممکن است، ناخودآگاه آنچه در ایرانشهر رخ میدهد را با جهان امروزی و چالشهای ما در عرصهرویارویی با دشمن سنجیدم. در بخشهایی از کتاب مردم ایرانشهر باید سلاح خود را در برابر غذا و امنیت زمین بگذارند.این اتفاق در جهان افسانه فرخنده است اما امان از دنیای واقعی که هیچ ملتی نباید به ملت دیگری اعتماد کند و در ازای داشتن امکانات زندگی، توان دفاعی خود را دو دستی تقدیم کند. همچنین در بخش دیگری مردم ایرانشهر در برابر بیگانگانی که به روی آنها سلاح کشیدهاند،آغوش باز میکنند. شخصیتهای مثبت کتاب به این افتخار میکنند که در برابر شمشیر دشمن، روش صلح و آشتی و پذیرش را انتخاب کردهاند و علت اینکه جمشید باعث نفرین شده است فراموشی این عمل است و افتخار کردن او به قدرت نیزه و شمشیر در میدان نبرد. دوستانی که این جلد را خواندهاند ممکن است این پرسش برایشان پیش بیاید که شیوهی تسلیم سلاح، درون کشوری و درون ملتی است و مردم ایرانشهر در برابر حاکم خود مطیع بودند. اما در مورد استفاده از این روش در برابر دشمن تا بن دندان مسلح چه میگویند؟ ایراد دیگر جلد هم دیالوگ محور بودن کار است به جای کنشگری اشخاص. این ابزار نوشتن ریتم را کند میکند و مخاطب نوجوان کسل میشود. در انتهای کتاب نیز رقص و پایکوبی همگانی مردم را داریم که میشد نویسنده تا این حد کلمهی رقص را تکرار نکند و روی حضور زنان و مردان داستان در کنار هم تاکید نداشته باشد. ذکر این نکته سختگیری نیست. توقع ندارم یک جامعه اسطورهای_افسانهای، اسلامی عمل کنند. مسئله بر سر قضاوت خواننده است و تصویری که از شادی کردن اجدادمان در ذهن مخاطب ایجاد میکنیم. خواندن هفت جاویدان (آتش تاریک) را به بزرگسالان و نوجوانان فانتزیخوان توصیه میکنم که از خواندن یک فانتزی درجه یک ایرانی لذت ببرند. امتیاز کتاب را ۴ از ۵ دادهام. #معرفی_کتاب #عسل_گلچین #نشر_هوپا #هفت_جاویدان(آتش تاریک) https://eitaa.com/vazhband
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.