یادداشت

خرس های رقصان
        آزاد غمگین یا اسیر خوشحال؟ در این کتاب جدال بین این دو را می‌بینیم و آیا این نبرد پیروزی دارد؟
ویتولد سابوفسکی خبرنگار در کتاب خرس‌های رقصان نگاهی به آزادی دارد؛ به ویژگی انسان اسیر و به فرایند رسیدن به آزادی.
نویسنده با پیش کشیدن موضوع خرس‌های اسیر در دست مردم بلغار و فرآیند آزادی آن‌ها می‌خواهد آزادی و اسارت موجودی به نام انسان را هم مطرح کند. خرس‌های اسیری که انسان‌ها برای امرار معاش خود به آن‌ها می‌آموزند برقصند. خرس‌ها معتاد زندگی انسانی می‌شوند و حالا زمینه‌ای فراهم شده که خرس‌ها آزاد شوند اما آیا به همین راحتی است؟
کتاب خوبی بود اما نباید انتظار داشته باشید در انتها پرونده‌ای که در ذهنتان باز می‌کند را ببندد. پرونده در ذهنتان باز خواهد ماند و به مقوله آزادی فکر خواهید کرد اصلا هدف نویسنده و نشر گمان همین است. کتاب جواب قطعی به شما نخواهد داد و به نظر من نکته مثبت کتاب بود نه منفی.
مرز بین اسارت و آزادی انسان نازک‌تر از مو است و می‌توان آزادی را در بخش‌های مختلف زندگی انسانی جستجو کرد. اسیرکننده همیشه از روی ظلم و بدخواهی به بند نمی‌کشد. مادری که عاشق فرزندش است اما با گرفتن حق تصمیم‌گیری از فرزندش به گونه‌ای آزادی را از او می‌گیرد. اسارت در سطح زندگی زناشویی می‌تواند اتفاق بیافتد تا سطح جامعه. 
      

30

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.