یادداشت همشهری جوان

        پیتر بروک، کارگردان انگلیسی تئاتر است که الهام زیادی از تعزیه‌ها و در کل عناصر تئاتر شرق گرفته و با تلفیق این عناصر و تئاتر غربی به شهرت رسید. بروک در سفری که به ایران داشت، به مشاهده اجرای یک تعزیه در یکی از روستاهای مشهد می‌رود و در یادداشتی می‌نویسد: «هنگام اجرای نمایش من لبان لرزانی را مشاهده کردم، دستان و دستمال‌هایی که به دهان چسبیده بود، صورت‌هایی که در طغیانی از غم غوطه‌ور شده بود و سپس مردان و زنان بسیار سالمند، بعد کودکان و سر آخر مردان جوانی که روی دوچرخه‌ها بودند، همه شروع به زار زدن و گریستن کردند. فقط گروه خارجی ما چشم‌هایش خشک ماند، اما خوشبختانه کوچک‌تر از آن بودیم که عدم مشارکت ما بتواند مزاحمتی ایجاد کند. القای نیرو بسیار قدرتمند بود و ما نتوانستیم از حلقه خارج شویم و همچنان در یک حالت ثابت بودیم، مانند نظاره‌گرانی از نزدیک به قلب اتفاقی از یک فرهنگ بیگانه، بدون اندک دخالت و ایجاد مزاحمت و تغییر حالت.» بروک که نظریه‌پرداز و کارگردان نوآور تئاتر در مورد بازی در سکوت هم نظریات مهمی دارد که آن‌ها را در کتابی با نام« میان دو سکوت» آورده است. این کتاب مصاحبه‌هایی با بروک توسط بیل مافیت جمع آوری شده با ترجمه علی منصوری توسط انتشارات افراز به تازگی به چاپ رسیده است. دیل مافیت، نویسنده‌ی کتاب در مقدمه این اثر آورده است: «متن پیاده شده نوارهای مصاحبه218صفحه شد که بعد از ویرایش و برای استفاده در این کتاب، به90صفحه تقلیل پیدا کرد. من در این صفحات تلاش کرده‌ام دیدگاه هنری بروک در این کتاب گفته که جایگاه سکوت در تئاتر از چه اهمیتی برخوردار است، او معتقد است: «سکوت دو قطب دارد: یک سکوت مرده یا سکوت مرگ که به هیچ کدام از ما کمکی نمی‌کند و... بعد سکوت دیگری که لحظه‌ای متعالی از ارتباط است و درآن لحظه، آدم‌های جدا افتاده و دسته‌بندی شده با مرزبندی‌های ذاتی مخصوص انسان، صادقانه همدیگر را پیدا می‌کنند... درمیان دو سکوت نقاطی هست که تمام پرسش‌ها ظهور می‌کنند.»کتاب«میان دو سکوت»پنج فصل دارد و در انتهای آن، خلاصه‌ای هم از زندگی پیتر بروک درج شده است.

فائزه خابوری، شماره‌ی507 همشهری جوان، 23 خرداد 94
      

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.