یادداشت مرضیه دانایی
1401/9/7
یک کتاب لطیف، مثل عطر سیماله و گلگاوزبانِ کوهستان، یک کتاب روان، مثل نسیم خنک صبحگاه گیلان که حتما لرز ملایمی آورده به تن سیدیحیا، وقتهایی که وضو میگرفته تا بایستد به نماز. کتاب یحیا یک برش کوتاه از زندگی سید یحیا پسر سیدضیاست که تصمیم داشته گمنام بماند و راوی حکایتهای مردم گیلک باشد، طلبه جوانی که برای تبلیغ به روستایی میرود که زمانی پناهگاه میرزا یونس بوده، میان مردمی که بعد از صد سال هنوز برکت حضور میرزا یونس را در همه جای زندگی گرمشان لمس میکنند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.