یادداشت شکرانه

شکرانه

شکرانه

1404/5/13

        کتاب «ادبیات در مخاطره» (La littérature en péril)، نوشتۀ تزوتان تودوروف، با ترجمه‌ی روان محمدمهدی شجاعی، یکی از آن کتاب‌هایی است که حجم کمی دارد، اما حرف‌های مهم و جدی می‌زند. تودوروف، منتقد و نظریه‌پرداز ادبی معروف فرانسوی‌ـ‌بلغاری، در این کتاب کوتاه اما عمیق، نسبت به مسیری که آموزش و نقد ادبی در دوران معاصر، مخصوصاً در اروپا و به‌طور خاص در فرانسه طی کرده هشدار می‌دهد و معتقد است که ادبیات دارد به شکلی خطرناک از جوهرۀ اصلی‌اش جدا می‌شود.
«ادبیات در مخاطره را می‌توان به نوعی عصیان تودوروف علیه آرای پیشینش دانست.» این نخستین جمله‌ای است که پشت جلد کتاب آمده، و نکته‌ای مهم درباره‌ی این اثر را روشن می‌کند. تودوروف، که از چهره‌های اصلی نظریه‌های ساختارگرایانه در قرن بیستم بوده، در این کتاب با صراحت و صداقت، به نقد همان دستگاه فکری می‌پردازد که زمانی در رشدش نقش داشته. همین مسئله باعث می‌شود حرف‌هایش نه‌فقط یک اعتراض بیرونی، بلکه یک بازنگری درونی باشد. تودوروف با مرور تاریخ تحولات زیباشناسی ادبی، از دوران روشنگری گرفته تا رمانتیسم و آوانگارد، تلاش می‌کند نشان دهد که این وضعیتِ نگران‌کننده چگونه به‌وجود آمده. او می‌گوید که ادبیات اگر صرفاً به ساختار و زبان تقلیل پیدا کند، دیگر نمی‌تواند آن چیزی باشد که باید.
با اینکه تودوروف از فضای فکری اروپا و فرانسه سخن می‌گوید، فضایی که گرفتار افراط در نظریه‌پردازی، تخصص‌گرایی و فاصله‌ گرفتن از خود متن شده، اما حرف‌هایش برای ما نیز بی‌ربط نیست. این کتاب می‌تواند برای ما یادآور شود که پیش از دنباله‌روی و تقلید کورکورانه از این مسیر، نگاهی انتقادی به آن داشته باشیم و شیفتۀ ظاهر علمی یا پیچیدگی زبانی‌شان نشویم. 
«ادبیات در مخاطره» تأکید دارد ادبیات باید حضور فعالی در زندگی واقعی، تاریخ، فرهنگ و علوم انسانی داشته باشد و ما را به اجتماع و دیگران پیوند دهد. این کتاب، در مجموع، نقدی بر وضعیت فعلی ادبیات معاصر است؛ نهایتاً کارکرد ادبیات را در معنا بخشیدن به زندگی می‌داند و نوعی بازگشت به خود ادبیات را یادآوری می‌کند. خواندن این کتاب را به هر علاقه‌مند جدی به ادبیات توصیه می‌کنم. 
      
61

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.