یادداشت مهدی کرامتی

تاریخ شفاهی ماجرای علامه و انقلاب
        فقط من نیستم. بسیاری آدم‌ها را می‌شناسم که همه دارایی خودشان را مدیون علامه طباطبایی می‌دانند و من هم اعتراف می‌کنم که اگر حالْ زنده هستم و نفس می‌کشم و زندگی با معنایی دارم، مدیون این مرد کم نظیر هستم. با این حال، کمتر کسی را می‌شناسم که خاکسار علامه طباطبایی باشد، اما عاشق و شیفتهٔ امام خمینی نباشد. وقتی به گذشته نگاه بکنیم، تصدیق می‌کنیم بسیاری از شاگردان این بزرگواران مشترک بوده و وقتی به حال نگاه می‌کنیم، تفاوتی مشاهده نمی‌کنیم. قلب‌های عاشقان علم و معرفت، متصل به اقیانوس وجود هر دوی این بزرگواران هستند. همین وضعیت است که وقتی علامه طباطبایی را مخالف دیدگاه‌های امام خمینی و مخالف انقلاب اسلامی معرفی می‌کنند، تمام این افراد متعجب شده و حیرت زده می‌شوند. کتاب «ماجرای علامه و انقلاب» به دنبال نور تاباندن بر صحت و سقم چنین دیدگاه‌هایی است و می‌خواهد نشان بدهد آیا عارف فرزانه، مفسر عظیم و فیلسوف والا مقام، علامه طباطبائی مخالف انقلاب بوده یا موافق بوده یا نسبت به آن بی‌تفاوت بوده است؟
قبل مطالعهٔ کتاب، ذهنیت بنده چنین بود که علامه طباطبایی مخالف انقلاب اسلامی نبوده است، اما آدمی هم نبوده که فعالیت سیاسی داشته باشد و موضع گیری خاصی بروز داده باشد. با این حال، کتاب حاضر که مزین به زیور شواهد روائی و مکتوب بسیار است، برایم مثل آفتاب روشن کرد که نه تنها علامه طباطبائی فعالیت سیاسی داشته و موافق انقلاب اسلامی بوده است، بلکه به حق می‌توانیم ایشان را رهبر فرهنگی نهضت انقلاب اسلامی به حساب آوریم.
کتاب دارای دو بخش عمده است؛ بخش اول متن مصاحبهٔ نویسندگان با اهل خانواده و دوستان و شاگردان گوناگون علامه طباطبائی، دربارهٔ مواضع سیاسی ایشان را ارائه می‌کند و بخش دوم کتاب، به بررسی دیدگاه‌های علمی استاد معظم، دربارهٔ «سیاست و اسلام» به خصوص در زمانهٔ غیبت امام زمان (روحی له الفداء) می‌پردازد. 
می‌توان شواهد بخش اول کتاب را در ذیل عناوینی چند، دسته بندی نمود و سپس برخی از شاخص ترین نمونه‌های هر دسته را ارائه نمود. قوی ترین شاهد‌های بخش نخست کتاب، مربوط به گزارش‌ها و اسنادی هستند که ارتباط مستقیم امام خمینی و علامه طباطبائی را نشان می‌دهند. به‌عنوان مثال، اسنادی قطعی وجود دارند که علمای عظام، مثل آیت‌الله میلانی (ره) و امام خمینی و علامه طباطبایی، طی جلساتی مخفیانه، شرایط موجود را ارزیابی می‌کرده و برای حل مشکلات و پیشبرد اهداف انقلابی‌شان، چاره جویی و تقسیم کار می‌نمودند. مثالی دیگر هم ملاقات‌های علامه طباطبایی و امام خمینی قبل و پس از انقلاب و همچنین تلگراف‌های علامه طباطبایی برای امام خمینی و ابراز نگرانی بابت تبعید و مسرت بابت سلامتی امام خمینی می‌باشد. دستهٔ دیگری از شاهدها نشان می‌دهد که فعالیت‌های علامه طباطبایی منحصر به شرکت در جلسات نامبرده نیست، بلکه ایشان به دنبال تبعید امام خمینی یا زندانی شدن علمای عظام، به همراه جمعی دیگر از علما، بر علیه رژیم منحوس پهلوی راهپمیایی نموده‌اند. گروهی دیگر از شواهد نیز نشان می‌دهند که مرحوم علامه (رضوان‌الله‌علیه) به هنگام زندانی شدن فعالان انقلاب اسلامی، به حمایت از خانوادهٔ ایشان می‌پرداختند و همچنین، به رغم کسالت و ناخوش احوالی شدید، در بسیاری از مراسم های عزاداری برای شهدای انقلاب اسلامی یا دفاع مقدس، شرکت می‌کردند. بدین‌ترتیب، شواهد مذکور که خوانندهٔ محترم می‌توانند آن‌ها را ضمن مصاحبه‌ها یا با مراجعه به پایان کتاب و رؤیت اسناد مربوطه، ملاحظه فرمایند.
بخش دوم کتاب هم نظرگاه سیاسی ایشان را نشان می‌دهد. گرچه تحقیق انجام شده دربارهٔ موضوع یاد شده آنچنان منظم و پیراسته نیست، اما به جهت این که حاوی عبارات ارزشمند استادْ دربارهٔ مسائل سیاسی است، فایدهٔ بسیار دارد. در بخش دوم مشاهده می‌کنیم که علامه طباطبائی در مقالاتی که قبل انقلاب تألیف فرموده، به صورت آشکار به نظام های شاهنشاهی و حکومت های طاغوتی و همچنین، رژیم غاصب صهیونیستی حمله ور می‌شوند و چنین رویکردی برای فردی مثل نویسندهٔ این سطور که ایشان را شخصیتی غیر سیاسی به حساب می‌آوردم، بسیار مایهٔ حیرت و مسرت بود. به هرحال، بند حاضر را با عبارتی از ایشان به پایان می‌بریم که مثل الگویی ثابت، مدام در کتاب های گوناگون‌شان تکرار می‌شود. جمله‌ای که ذکر خواهیم کرد، بدون هیچ تردیدی نشان می‌دهد که علامه اعتقاد دارند، «سیاست‌ورزی» در «معنای دین» أخذ شده است و اساساً اجرای مقررات دینی و محقق ساختن اهداف و آرمان‌های الهی، بدون به دست گرفتن لگام حاکمیت، امکان پذیر نیست؛ ایشان می‌فرمایند:« اسلام تنها دینی است که پایهٔ آن بر اساس اجتماع بشری شکل گرفته است، به عبارت دیگر، اسلامی تنها دینی است که صد در صد اجتماعی است.»
...
متأسفانه به دلیل محدودیت تعداد کلمات، نتوانستم ادامهٔ گزارش را ارسال کنم، دوستانی که تمایل داشتند، خبر بدن تا جور دیگه متن رو بهشون برسونم.
      
2

10

(0/1000)

نظرات

خیلی یادداشت خوبی بود.
اگه که ادامه‌شو هم بتونیم بخونیم که خیلی خوبه...

اتفاقاً همین امشب، محضر آیت‌الله فیاضی بودیم. بعضی از همین مطالبی که توی یادداشت گفته بودید رو گفتند. میخونمش ان‌شاءالله...
2

0

توی ویرگول بارگزاری میکنم برادر. ممنون که مطالعه کردی و نظر دادی. 

0

خیلی ممنون آقامهدی🌿


یه کتابی هم آ سروش محلاتی داره درباره علامه که فکر می‌کنم تازه‌چاپ باشه. اونو هم دوست داشتم در کنار این بخونم. البته ظاهراً اون کتاب نقطه مقابل این کتابه و فکر می‌کنم در پی اثبات ضدیت  یا لااقل بی‌تفاوتی علامه نسبت به جریان انقلابه. (البته فکر می‌کنم)
@Mahdi_keramati 

0

سلام و ادب
میشه در نظرات ادامه رو بذارید‌
1

0

سلام. توی وب سایت ویرگول بارگزاری کردم. آدرس اینترنتی‌شو براتون ارسال می‌کنم. ممنونم که وقت گذاشتید و مطالعه کردید. https://vrgl.ir/PgRe0 

1