سومین سال بود که جلدی از این مجموعه رو تو محرم میخوندم. نمیدونم مشکل از من بود یا از کتاب، به اندازهی جلدهای قبل به دلم ننشست.
داستانهای «سهم گهواره»، «دُرّ گران گم کردهام»، «صدا همیشه از اتاق دیگر میآید»، «عاشوراش» و «خشکی میبینم! خشکی» رو بیشتر دوست داشتم.